ashkan
غضنفر دستش شکسته بود از دکتر پرسید من بعد از باز کردن گچ میتونم ویلن بزنم؟دکتر: بله، غضنفر: چه خوب چون قبلاً نمیتونستم!!!
gha3m
یکی از دوستای دوره دانشجویی که خدای جوک بود یعنی جوکهای بی مزه رو هم جوری تعریف میکرد که آدم روده بر می شد خلاصه بعد 5 سال دیدمش پرسیدم ازدواج کردی گفت آره 1 ساله که بدبخت شدم پرسیدم چرا زنت اهل زندگی نیست؟ گفت چرا دختر خوبیه فقط خودش رشتیه مامانش لره باباشم اصالتش [!] گفتم خوب این کجاش بده؟ گفت که دیگه نمی تونم جوک بگم دارم خفه میشم
رضا
گفتی بمان می خواستم... اما نمی شد گفتی بخند بغز گلویم وا نمی شد گفتم که می ترسم من از سحر نگاهت گفتی نترس ای خوب من... اما نمی شد می خواستم ناگفته هایم را بگویم یا بغز می آمد سراغم... یا نمی شد. گفتی که تا فردا خدا حافظ ولی آه... آن شب نمی دانم چرا فردا نمی شد..
Mohammad Mahdi
برایت یک بغل گندم، دلی خشنود ازمردم، برایت سفره اي ساده، حلال و پاک وآماده، برایت شور پاییزي،كه برگ غم فرو ریزي، برایت یک غزل احساس،دوبیتی هاي عطریاس،برایت هرچه خوبی هست دعا كردم دعايم كن.
gha3m
بابا بخشید دیشب نفرینم کردی صبح که از خاب پا شدم اینقدر مریض بودم رفتم دکتر 3 تا آمپول خوردم (اصلا دخترا خیلی هم خوبن )@ronak
HADI
پشت چراغ قرمز پسرک با چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت: چسب زخم نمی خواهید؟؟ پنج تا صدتومن. آهی کشیدم و با خود گفتم ... تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم نه زخم های من خوب می شود نه زخم های تو...
عسل ایرانی
دقت كردين كتاباي امانتي به شدت چاي را به سمت خود جذب ميكنند؟