می خوام عکسمو به عنوان یادگاری بهت بدم ، فقط یه شرط داره: وقتی بهش نگاه می کنی با چاقوی تیز پرتقال نخوری

مردم میگن که نوشیدن شیر شما رو قویتر میکنه, 5 لیوان شیر بخورین و ببینین که آیا میتونین دیوار رو جا به جا کنین؟ نمیتونین؟؟؟ حالا 5 لیوان ودکا بخورین! دیوار خودش واستون جا به جا میشه! )

گفتى: غزل بگو! چه بگویم مجال كو
شیرین من، براى غزل شور و حال كو
پر مى زند دلم به هواى غزل، ولى
گیرم هواى پرزدنم هست، بال كو
گیرم به فال نیك بگیرم بهار را
چشم و دلى براى تماشا و فال كو
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ هاى سبز سرآغاز سال كو
رفتیم و پرسش دل ما بى جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال كو

قیصر امین پور

قهرمانی ناب!!!!
عیدی استقلال به هوادارانش!!!!

یلدا

موضوع کتاب: رمان (طنز، اجتماعی)
زبان کتاب: فارسی
نویسنده: م. مودب پور

توضیحات
کتاب فوق کتابی زیبا به قلم فاخر م. مودب پور می باشد. این کتاب از نگاه طنز و با خط داستانی قوی به برخی معضلات اجتماعی پرداخته است؛ این نویسنده صاحب آثار ارزشمند دیگری همچون رمان های پریچهر، گندم، یاسمین و ... می باشد. توصیه می کنم این کتاب زیبا رو از دست ندید. [فایل]

روحیه انسان چون شعله های آتشه

اگر ضعیف باشه

باد خاموشش میکنه

ولی اکه قوی باشه

باد رو هم در خدمت خودش میگیره.

مردم میگن که نوشیدن شیر شما رو قویتر میکنه, 5 لیوان شیر بخورین و ببینین که آیا میتونین دیوار رو جا به جا کنین؟ نمیتونین؟؟؟ حالا 5 لیوان ودکا بخورین! دیوار خودش واستون جا به جا میشه

مردم میگن که نوشیدن شیر شما رو قویتر میکنه, 5 لیوان شیر بخورین و ببینین که آیا میتونین دیوار رو جا به جا کنین؟ نمیتونین؟؟؟ حالا 5 لیوان ودکا بخورین! دیوار خودش واستون جا به جا میشه!

چه تاثیر دلنشینی دارد غصه نخور ، درست میشود گفتن های مادر ،

اثرش را هزار قرص آرامبخش قوی ندارد .

کنار پنجره سیگاری دود میکردم....
نگاهم به تقویم روی دیوار اطاقم افتاد ....
اسفند هم داره به آخر میرسه....
دلم یهـــــــــــو ریخت........
چقدر زود میگذره این سالها.........
دستم سوخت........
سیگارم به آخر رسیده و من حواسم نبود.....
سیگارو خاموش کردم و دنبال خاطراتم گشتم.......
اما انگار دیگه هیچ خاطره ای هم ندارم......
هر چی بوده مه آلوده و غمناک..........
چقدر امید داشتم اوایل این سالها ......
و چه نا امیدم اواخر امســــــــــــــــال.....
قلبم تیـــــــــــــر میکشه .......
ولی سیگارم انگار داره بهم میگه بکش بکش تا زودتر تموم شه......
تموم شم....!
یه نخ دیگه روشن میکنم و این شب سرد و تنها رو نگاه میکنم...
امشب هم انتظارم بیهوده بود......
من دیگه میدونم...
بالاتر از سیاهی هم رنگــــــــی هست...
همین رنگــــــــــــــــــــی که من دارم.......................
رنگِ غم......