یافتن پست: ...

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ز این به بعد برای ثبت حال و احوالتان بروید ثبت احوال،حالتان را ثبت کنید...
مثلا" بنویسید امروز 4 بهمن حالو هوام خیلی خوبه،هوام که بارانی دیگه چی بهتر از این...
از اسمش مشخصه که حال ادمو جویا میشه....
حالتون چطوره؟؟؟
بگید میدونستیدا خدا سر شاهده عجیب غریب ناراحت میشم..
7 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 12:02
+2
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
من و تو یک روز عاقبت به هم می رسیم
آن روز کی باشد و کجا ؟
بگذار که بگذاریم پایِ حکمتِ خودش
فقط...
مهم آنست که من و تو یک روز به هم می رسیم
و من به اندازه همه این دلتنگیها
در آغوشِ تو گم خواهم شد....
2 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 12:01
+2
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ ...
ﮐﺴﯽ چه ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ و ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﺎ ﺑﯽ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺍﯾﻢ، ﻃﻠﺐ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺨﺸﺸﻬﺎ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻘدر کن.
2 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 11:54
+3
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
ﺗﺠﺴﻢ ﮐﻦ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺷﺐ … ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ …
ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺋﻦ ﺷﻮﯼ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ …
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ،ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻫﺴﺖ !
ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻮﺩﻧﺶ
ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﻦ …
ﻧﮕﺮﺍﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ،ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮐﻨﺪ،ﺑﺒﻮﺳﺪﺕ،ﻧﺰﺩیکتر ﺷﻮﺩ،
ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻧﻔﺴﺶ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﺪ،ﺑﮕﻮﯾﺪ :
ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺰﯾﺰﻡ،ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻫﺴﺘﻢ …
ﻭﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔی رویایی……
12 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 11:47
+2
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
@naanaaz

گاهــــــــــی پای کسی می مانی...



که نه دیدیش ...
نه می شنــــــــــاسیش

فقط حسش کرده ای ...
تجسمــــــــــش کرده ای؛

پشت هاله ای از ...
نوشته های مجــــــــــازی ...

روی پیج مجازی اش ...

که هر روز می خوانی و ...
در جوابش می گویــــــــــی
دوستت دارم دوست مجازی من
8 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 08:25
+1
gharib
gharib
7 دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 20:15
+3
ناظر ارسالی هاnaaman
ناظر ارسالی هاnaaman
شب زیبا تون پرستاره  فعلا دوستون دارم دوستان  بای بای
1 دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 19:06
+1
مرتضی
مرتضی




مال من ........ ویلونه

شماچی دوستان

1 دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 18:12
مرتضی
مرتضی




دل است دیگر
خســـته میشود، بــــی حوصله میشود
از روزگار، از آدمــــــها، از خودش، از این قابها،از اثبات،
از توضیح...
از کلماتی که رابطه ها را به تلخی میکشد
از این همه مهـــربانی کردن و نا مهربانی دیدن
سلام تصـــنعی شنیدن
از سنگ صبـــور بودن و آخر هم مُهر سنگ بودن خوردن
از زهــــــر حرف هایی
که تا آخـــــــر عمر آدم را می آزارد.
کــم آورده‌ام
خسته‌ام
از این همه خواستن ها و نشدن ها
از این که دیگر توان قـــــــــوی ماندن نیست
آرامش میخواهم...
قــرار می خواهم..
در یک کلام
مرگ میخواهم...
1 دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 18:06
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حتی اگر....
دستت از من کوتاه باشد
باز هم موهایم را
برایت بلند نگه می دارم
دریچه ی قلبم را می بندم ؛
مبادا
غبار دوست داشتن کسی
روی آن بنشیند!
مثل یک مرد
از زنی که به من سپرده ای
مراقبت می کنم...
دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 17:15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ