میــــــخـــوای بشــــــناســــــی ◄◄کلیــــــــــک کن◄ ◄ lOaDiNg... Loading... ████████████▒ 99. . . . . .please wait . . . . . . . . . ((((((((( B°o0o0o0o0o0o°M )))))))) . . . . . ErRoR ! . . . . . . . ▒▒█▒█ پروفایل در حال تعمیر است... █▒█▒▒▒

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+10

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 4903
.:SaRa:.
22 پست
زن - مجرد
1375-04-30
زير ديپلم
allaf
اسلام
ايران - تهران - kho0ne babam
با خانواده
درحال انجام
نميکشم
daneshga ke na ama dabirestan riazi
khodam-babam-ghorme sabzi-perspolis-eminem-zedbazi-eblis-zar
x peria-j
naWram fln
169 - 50
(be u che email man chie..
919xxx3676

دوستان

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

برچسب ‌های کاربردی

.:SaRa:.
.:SaRa:.
یه فامیل داریم اسم پسرش هامونه (به معنی دشت) ، اسم دخترش صحرا (به معنی صحرا)
حالا دوشواری من اینه که ببینم اسم بچه بعدیشو چی میذاره ؟
الف – بر و بیابون
ش – پارک
ظ – فضای سبز
ه – محیط زیست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:19
+6
.:SaRa:.
.:SaRa:.
بابام ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻭﻝ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ ﯾﺎ ﺑﺮﻭ ﻓﮑﺮﺍﺗﻮ ﮐﻦ ﺑﻌﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ !!!
پدر دمکراته ما داریم ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:17
+6
.:SaRa:.
.:SaRa:.
به مامانم میگم : شام چی داریم ؟
میگه : آنچه گذشت !
میگم : غذای جدیده ؟
میگه : عارع …
میگم : خو حالا چیا داره توش ، واسه سلامتی خوبه ؟
میگه : هرچی تو این هفته پختم و کوفت نکردی رو قاطی کردم دوتا تخم مرغم زدم بهش و مث کتلت سرخش کردم !
اگه اینم کوفت نکنی فردا شب پس از سالها داریم …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:16
+6
.:SaRa:.
.:SaRa:.
بچگیام که فامیلامون میومدن خونمون بچه هاشونو یه گوشه گیر میاوردم تا میخوردن میزدم !
البته خونشون که میرفتم تاااااا میخوردم میزدنماااا …
فک و فامیل انتقام گیره دریم ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:12
+6
.:SaRa:.
.:SaRa:.
یه بار بابام گفت برو چایی بریز ، منم گفتم تو نزدیکتری به آشپزخونه تو برو بریز بیار بخوریم !
پا شد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری ، تو برو بریز بیار بخوریم …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:11
+4
.:SaRa:.
.:SaRa:.
بچه بودم مادرم به من یاد داده بود تو خونه که تنها هستی کسی رو راه نده و خلاصه از این حرفای امنیتی که هر کسی به بچش میگه !
یه روز عمه و عموهام اومدن خونمون ، نزدیک ۱۰-۱۲نفر بودن ، منم که تنها خونه بودم اونارو راه ندادم ؛ هرچی اونا و همسایه ها میگفتن اینا فامیلاتونن من زیر بار نمیرفتم … تازه سرمو از پنجره می کردم بیرون اونارو با سنگ میزدم !
ینی یه همچین بچه مطیع قانونی بودم من …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:10
+4
.:SaRa:.
.:SaRa:.
از جمله سرگرمیای مامانم اینه که تو خونه بگرده و از این و اون بپرسه اگه اینو نمیخوای بندازم دور …
همین روزاس که بزارتم دم در !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:09
+4
.:SaRa:.
.:SaRa:.
مامانم داره تو غذا دارچین میریزه …
من : دارچین نریز دوست ندارم !
مامان : تاثیری تو مزش نداره !
من : پس چرا میریزی ؟
مامان : خوشمزش میکنه !!!!!
با این توجیه الان سالهاست غذاهامون مزه دارچین میده ولی دارچین تاثیری تو مزش نداره …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:01
+5
.:SaRa:.
.:SaRa:.
خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کله ی هم … بابام به مامانم میگه : اینارو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن ! مامانم هم با دست منو نشون میده میگه : اینم هم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب میبرن !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:00
+5
.:SaRa:.
.:SaRa:.
داداش گودزیلای من ۶سالشه انقد مامانمو اذیت کرد مامانم عصبانی شد گفت :
اگه بیام انقد میزنمت که به خر بگی ابجی…
خب آخه مادر من به من چه آخه ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:44
+6
صفحات: 1 2 3 پست بیشتر