این منم نه زیبا نه مهربانم نه عاشق؛نه محتاج نگاهی .........فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست.....فقط برای خودم هستم خود خودم ؛صبورم و عجول,سنگین و سرگردان,مغرور و قانع با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگی زیاد وبرای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی را ,هیچ ندارم!راهت را بگیر و برو,حوالی من توقف ممنوع است.
رفتم تو حیاط نشستم یه گربه اومده زل زده تو چشام, کم مونده بهم بگه اییششش کی گفت بیای
اینجا بآور کنین ازش خجالت کشیدم, یاد بچگیم افتادم که بی دعوت میرفتم عروسی.. گربه کصصصافط!!!
از اینکه، من، و تو، ما نمیشویم، کمی خوشحال و کمی غمگینم!
خوشحالم چون اگر ما میشدیم ولی دلهایمان یکی نمیشود نمیدانستم چه کنم!
اما غمگینم،
زیرا همیشه احتمال یکی شدن دلهایمان مانند نمکیست بر روی زخمهایم!
قرآن من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند :چه کسی مرده است؟ چه غفلت عظیمی که می پنداریم خدا تورا برای مردگان نازل کرده است.
{استاد علی شریعتی}
سیمین دخت رضایی؛
دختر ۱۵ ساله...
که هم اکنون در کما به سر می برد، به علت داشتن ویروسی در مغزش
او هم اکنون به دعاى شما محتاج می باشد.
خواهشا براش دعاکنین
اگرکسی تونست براش سوره نظر کردن براش بخونید-سوره ی مومنون_التماس دعا