کاش میشد تا خدا پرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا
آفلاين مي باشد! | |
بازديد توسط کاربران سايت » 50509 | |
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani | |
2141 پست | |
مرد - متاهل | |
1357-05-18 | |
حالت من: مهربون | |
دکترا و بالاتر | |
Director-General of the UNMA | |
اسلام | |
ايران - تهران | |
با خانواده | |
رفته ام | |
نميکشم | |
علوم وفلسفه شرقی | |
Subjective Physic | |
Nokia | |
سمند ال ایکس | |
181 - 105 | |
un-ma.com | |
a-sh-f@live.com | |
09128890948 | |
50 |
کاش میشد تا خدا پرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا
با تو هستم ای همه ساز و همه سوز چون تو رفتی من جه دانم که ندارم شب و روز با تو هستم ای همه افسون همه یاد دگر از ما نگرفتی خبر و بردی ز یاد با تو هستم ای همه تار و همه پود که رسیدن به تو دریا شده بودم همه رود با تو هستم ای همه عالم همه راز بردهء عشق تو بودم با خرید همه ناز با تو هستم ای همه عشق و همه مستی چرا با بستن آن عهد ز عشقت تو گسستی با تو هستم ای همه رویا همه خواب همه آرزوی من تو ولی آخر تو شدی نقش بر آب با تو هستم ای همه درد و همه غم گر چه دانی من شکستم ولی اکنون تو نیایی به سراغم با تو هستم ای همه تردید همه شک چون به دریا رو زدم من که بریزم همه اشک با تو هستم ای همه شوق و همه شور نه تو خورشید نه تو فانوس نه تو نور
یکی از دانشمندان گوش بزرگ و درازی داشت.شخصی از راه استهزا و مسخره به او گفت:
-گوشهای شما برای یک انسان خیلی دراز است!
دانشمند گفت:بله...گوشهای شما هم برای جثه یک الاغ کوتاه است!
یارو تو جهنم بوده سرشو میکنه تو بهشت
میگه آب جوش نمیخواین؟ میگن نه، میگه پس یه موز بده
یارو میره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره !
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی !!!
چه کسی میگوید که گرانی اینجاست؟
دوره ارزانی ست چه شرافت ارزان،
تن عریان ارزان، و دروغ از همه چیز ارزان تر
آبرو قیمت یک تکه ی نان
و چه تخفیف بزرگی خورده ست
قیمت هر انسان...
راه مسجد نه همه بهر نماز است
بنـــــگر بــــــرهت کـــــرا نیاز است
گریک دل بشکسته تــو آباد کنی
بهتر ز هـــــــزار وعــده نماز است
میدونی درد من از فــــــــــراق تــــو چگونه بود
دل آشفتــه ی من ز داغ تــــــو دیــــــوونه بود
میدونی چرا چنین شکستـــــــــه و نزار شدم
آخه عکست توی قاب رو میز من تـو خونه بود