Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
درجه:پزشک معتمد بیاتویونی [اطلاعات]

       
فوق تخصص بیماریهای خاص و صعب العلاج در حیطه درمان در پزشکی شرقی

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+25

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 50564
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
2141 پست
مرد - متاهل
1357-05-18
حالت من: مهربون
دکترا و بالاتر
Director-General of the UNMA
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
رفته ام
نميکشم
علوم وفلسفه شرقی
Subjective Physic
Nokia
سمند ال ایکس
181 - 105
un-ma.com
a-sh-f@live.com
09128890948
50

دوستان

(98 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(17 گروه)

برچسب ‌های شخصی

برچسب ‌های کاربردی

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پزشک معتمد بیاتویونی
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ماندم به خماری که شراب تو بجوشد

پس مست شود در خم و از خود بخروشد

آنگه دو سه پیمانه از آن می که تو داری

با من به بهایی که تو دانی بفروشد

مستم نتوانست کند غیر تو بگذار

صد باده به جوش اید و صد بار بکوشد

وقتی که تو باشی خم و خمخانه تهی نیست

بایست دعا کرد که سرچشمه نخوشد

مستی نبود غایت تأثیر تو باید

دیوانه شود هر که شراب تو بنوشید

مستوری و مست تو به یک جامه نگنجد

عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد

خاموش پر از نعره ی مستانه ی من ! کو

از جنس تو گوشی که سروش تو نیوشد ؟

تو ماده ی آماده دوشیدنی اما

کو شیردلی تا که شراب از تو بدوشد ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 09:02
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دلخوشم با کاشتن هر چند با آن داشتن نیست

گرچه بی برداشت کارم جز به خیره کاشتن نیست

سرخوش از آواز مستان در زمستانم که قصدم

لانه را مانند مور از دانه ها انباشتن نیست

حرص محصولی ندارم مزرع عمر است و اینجا

در نهایت نیز با هر کاشتن برداشتن نیست

سخت می گیرد جهان بر سختکوشان و از آنروز

چاره ی آزاده ماندن غیر سهل انگشاتن نیست

گر به خاک افتم چو شب پایان چه به از آنکه کارم

چون مترسک قامت بی قامتی افرشاتن نیست

از تو دل کندن نمی دانم که چون دامن ز عشق است

چاره دست همتم را جز فرونگذشاتن نیست

سر به سجده می گذارم با جبین منکسر هم

در نماز ما شکستن هست اگر نگذاشتن نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 09:00
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
از روز دستبرد به باغ و بهار تو

دارم غنیمت از تو گلی یادگار تو

تقویم را معطل پاییز کرده است

در من مرور باغ همیشه بهار تو

از باغ رد شدی که کشد سر مه تا ابد

بر چشم های میشی نرگس غبار تو

فرهاد کو که کوه به شیرین رهات کند

از یک نگاه کردن شوریده وار تو

کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدل

خورشید هم نچرخد اگر در مدار تو

چشمی به تخت و پخت ندارم . مرا بس است

یک صندلی برای نشستن کنار تو
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:59
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ابری رسید و آسمانم از تو پر شد

بارانی آمد ، آبدانم از تو پر شد

نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک

اول دلم پس دیدگانم از تو پر شد

جان جوان بودی تو و چندان دمیدی

تا قلبت بخت جوانم از تو پر شد

خون نیسیتی تا در تن میرنده گنجی

جانی توو من جاودانم از تو پر شد

چون شیشه می گرداند عشق ، از روز اول

تا روز آخر ، استکانم از تو پر شد

در باغ خواهش های تن روییدی اما

آنقدر بالیدی که جانم از تو پر شد

پیش گل سرخ تو ،‌برگ زرد من کیست ؟

آه ای بهاری که خزانم از تو پر شد

با هر چه و هر ﮐس تو را تکرار کردم

تا فصل فصل داتسانم از تو پر شد

ایینه ها در پیش خورشیدت نشاندم

و آنقدر ماندم تا جهانم از تو پر شد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:57
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
رفتنت...نبودنت... نامردیت...

هیچ کدام برایم سوال نشد...

فقط یک بغض خفه ام میکند...

که چگونه نگاهت کرد، که اینگونه رهایم کردی!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:56
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عشق یعنی خاطرات بی غبار

دفتری از شعر و از عطر بهار

عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز

زمزمه از عاشقی با سوز و ساز

عشق یعنی چشم خیس مست او

زیر باران دست تو در دست او

عشق یعنی ماه تب از یک نگاه

غرق در گلبوسه تا وقت پگاه

عشق یعنی عطر خجلت ....شور عشق

گرمی دست تو در آغوش عشق

عشق یعنی "بی تو هرگز ...پس بمان "

تا سحر از عاشقی با او بخوان

عشق یعنی هر چه داری نیم کن

از برایش قلب خود تقدیم کن
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:54
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
خواهی که همه روز بود بهر تو نوروز؟

خواهی که شود روز تو و بخت تو پیروز؟

از چهره ی تابنده ی گل خنده بیاموز

در چهره ی خود گلشنی از خنده بر افروز!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:52
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ای دوست در این روز دل افروز بهاری

دلتنگ در این خانه غمگین به چه کاری؟

صبح است،نخواهی نفسی تازه برآری

با اهل جهان گفتنی از مهر چه داری؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:51
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نوروز همه باغ و چمن غرق شکوفه ست

دل هر نفس از بوی گل و لطف هوا مست

بر خیز و به رقص آی و بنه بر سر غم پای

بنشین و بخوان شعرو بده جام وبزن دست
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:50
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
yeki az dostan poste zir ro share kone


نظرسنجی
آخرین ویرایش توسط moricarlo در [1392/05/29 - 00:53]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 00:51
+3
باز نشر توسط A-Sh-F