بهترین روزهای زندگیم پای یه لپ تاپ با یه نت ذغالی و با کلی استرس گذشت ...

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+129

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 29160
Mohammad Mahdi
1737 پست
مرد - مجرد
1370-02-18
حالت من: آروم و عادی
فوق ليسانس
شرکت مهندسی نرم افزار
اسلام
ايران - تهران - root
با فرزند
معاف
نميکشم
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق
مهندسی نرم افزار
Cisco , Microtik , PHP , Linux
IPhone 13 Pro Max
Sonata Hybrid
183 - 84
configserver.in
motamedi.1370@yahoo.com
09354031772

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(428 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(47 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺁﻗﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ

ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﻫﺴﺘﯽ...

ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ، ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ...

ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ،ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ

ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﻟﭙﺎﺵ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﺩﻫﻦ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﺨﻮﻥ... ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ:

ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﺑﮕﻢ...ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ،

ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ

ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ:

Everynight in my dreams , I see you I feeeeeeeeeeeel you...

ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻏﺮﻕ ﺷﺪیم :|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:43
+1
-1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

مردی برای تولد همسرش به شیرینی فروشی محل تلفن زد تا کیک او را سفارش دهد...

فروشنده پرسید که چه پیغام تبریکی روی کیک بنویسد ؟

مرد فکری کرد و گفت بنویسید : با اینکه داری پیرتر میشوی ولی هر روز بهتر میشوی

فروشنده پرسید چه جوری این پیغام را بنویسد ؟!

مرد گفت : خب، "با اینکه داری پیرتر میشوی" در بالا و "ولی هر روز بهتر میشوی" در پایین!

مهمانی شروع شد، پاسی از شب گذشته بود که کیک ارسال شد...

در جعبه کیک که باز شد مهمانها شوکه شدند ، چون روی کیک نوشته شده بود :

"با اینکه داری پیرتر میشوی در بالا ، ولی هر روز بهتر میشوی درپایین " !!!

{-33-}{-18-}



دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:36
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
برنامه آشپزی بهونه (سامان گلریز)

آموزش آشپزی:
ماهیتابه تفلون دسینی رو می گذارید روی گاز پنج شعله فردار سینجر که با ضمانت سام الکتریک عرضه میشه، بعد گاز رو با کبریت توکلی روشن کنید، کمی روغن “لادن دوست تو و من” رو بریزید توش، دو تا تلاونگ هم بندازید داخلش، اگر در حین کار خسته شدید از ماساژور شاندرمن استفاده کنید تا غذا حاضر بشه؛ یک سری هم به پیج سایت ما بزنید و بعد از اینکه به دوستانتون هم معرفیش کردید غذا حاضر میشه…همتون رو می سپرم به خدای بزرگ و بیمه ایران و سینا و دانا
:| {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:33
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

چرا نباید به یک رستوران 5 ستاره رفت ؟

 

گارسون : چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟


مشتری : لطفا یک چای !


گارسون : چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟


مشتری: سیلان لطفا


گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟


مشتری: با شیر لطفا


گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟


مشتری: شیر غلیظ شده لطفا


گارسون: شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟


مشتری: لطفا شیر گاو.


گارسون: شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟


مشتری: فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره


گارسون: با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟


مشتری: با شکر


گارسون: شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟


مشتری: با شکر نیشکر لطفا


گارسون: شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟


مشتری: لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید


گارسون: آب معدنی یا آب بدون گاز؟


مشتری: آب معدنی


گارسون: طعم دار یا بدون طعم؟


مشتری: ای بمیـــــــــــری الهــــــــی!!


ترجیح میدم از تشنگی بمیرم فقط به شرط اینکه تو خفه شی و گورتو گم کنی


دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:29
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

یه روز یه جوون سرش رو می چسبونه به شیشه آرایشگاه و از آرایشگر می پرسه چفدر طول می کشه تا نوبت من بشه؟



آرایشگر یه نگاهی به مغازه اش می اندازه و جواب می ده : حدود 2 ساعت دیگه و جوون می ره



چند روز بعد دوباره جوونه می آد و سرش رو می چسبونه به شیشه می گه و می پرسه چفدر طول می کشه تا نوبت من بشه؟



دوباره آرایشگر یه نگاهی به مغازه اش می اندازه و جواب می ده : حدود 3 ساعت دیگه و جوون بازم می ره



دفعه بعد که جوونه میاد و این سوال رو می پرسه ، آرایشگره از یکی از دوستانش به نام  Bill می خواد که بره دنبال طرف ببینه این آدم کجا می ره؟


ماجرا چیه که هر دفعه می پرسه کی نوبتش می شه اما می ره و دیگه نمی آد ؟!



Bill می ره و بعد از مدتی در حالی که از شدت خنده اشک تو چشاش جمع شده بود بر می گرده. آرایشگر ازش می پرسه : حوب چی شد؟ کجا رفت؟



Bill جواب می ده: رفت خونه تو!!! {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:10
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
در یک کالج ، از دانشجویان خواسته شد تا با حداقل کلمات ممکن داستان کوتاهی بنویسند این داستان باید حول سه موضوع زیر می چرخید:

 1. مذهب 2.. ص ک ص 3. راز


داستان کوتاه زیر در کل کلاس نمره ی A+ مثبت گرفت 


خدای خوبم، من حامله ام؛ یعنی کار کیه؟   {-18-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:06
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
لـعنـت بـه تـــو !
دستـم بـــوی ِ تــو را گــرفــتـهــ !
بـس کـهــ ...
خـــاطــراتــت را ، چـال کـــرده امــ !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 23:21
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺭﻭﺯﻯ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﻧﮕﻔﺘﻨﺪ.ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭﻯ
ﺳﺎﻛﺖ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻛﺮﺩﻧﺪ.ﺁﺧﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﺴﺘﻪ
ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﺑﻰ ﺍﺩﺑﺎﻥ {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 19:23
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
مـُــــورد داشــــــــتيم طَرف اومَـــده دم درخونه گفتـــه: چرا لايك نميكُني پُستامــــو {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 19:20
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
اینروزها فقط به دو دلیل عاشق ات می شوند ی یا اینکه (او) شهوتی شده است و یـا آنـکه تو ثروت داری در غیـر اینصورت عشق درباره همـه ی ما محال است
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 18:36
+3