سیاهه ای از آسمان
که میدانمبهیچگاه بر نمیگردی
نمی خواهم داشته باشمت،
نترسفقط بیا
در خزان خواسته هام
کمی قدم بزن
تا ببینمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است..
در من و تو
برنمیگردی که برنگردکه میدانمبهیچگاه بر نمیگردی
نمی خواهم داشته باشمت،
نترسفقط بیا
در خزان خواسته هام
کمی قدم بزن
تا ببینمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است..