رضا
حالا که تموم شد،تو هم داری می ری مبادا که دست کسی رو بگیری خدایا نگاه کن دست تو چه وقتی پر از اشکم اما می خندم به سختی گلومو رها کن تو ای هق هق من می مردم برا اون،نبود عاشق من مبدا که عشقم تو قلبش بمیره می ترسم که دست کسی رو بگیره بگین کاری اینبار ازم بر نیومد بگین کم آوردم یا صبرم سر اومد بگین باز بیاد و به قلبم بشینه بگین جای اسمش هنوز نقطه چینه تو احساس من رو چه راحت ربودی اگر من شکستم مقصر تو بودی مگر منرو در حد مردن ندیدی؟ تو دلـخر نبودی،چـرا دل بـــــ[!]؟ دلم روز و شبها تو تنهایی سر کرد بگین که تموم دعاهاش اثر کرد بگین اونو دست خدامون سپردم بگین مقصر نبودم،ولی پاشو خودرم بگین خیلی وقته که صبرم سر اوم
رضا
خداحافظ گل نازم،کاشکی مهربون نبودی میدونم سخته جدایی،آخه عادت کرده بودی بعد من خودم میدونم،..................
رضا
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام عشق یعنی انتظار یک سلام عشق یعنی دستهای رو به دوست عشق یعنی مرگ در راهت نکوست عشق یعنی شاخه ای گل در سبد عشق یعنی دل سپردن تا ابد
رضا
عشق یعنی ذره ذره سوختن عشق یعنی همچو شمع افروختن عشق یعنی مبتلا گشتن به درد
رضا
در قید غمم ، خاطر آزاد کجایی ؟ تنگ است دلم ، قوت فریاد کجایی ؟ با آنکه ز ما یاد نکردی ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟@MINA-FAROKH
رضا
بگیر از من تو این دل یادبودی که تنها لایق این دل تو بودی هزاران خواستند این دل بگیرند ندادم چون عزیز دل تو بودی
سلام دوست عزیز
1390/10/17 - 11:19سلام محمد جون
1390/10/17 - 13:03