fereshte
به من قول بده در تمام سالهایی ک باقی مانده تا ابد... مواظب خودت باشی دیگر نیستم ک یادآوری ات کنم
fereshte
بی انصاف !!!! لای انگشتانم را باید دستان تو پر میکرد....نه سیگار!!!
fereshte
خودت را در آغوش بگیر و بخواب ! هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد ! این جمع پر از تنهاییست
fereshte
همه ی رژهای قرمز دنیارا هم بزنی باز ترجیح میدهم لب هایت را با دندانهای خودم سرخ کنم
fereshte
صبر...یک دروغ بزرگ است...سال هاست که با غوره ها کلنجار میروم....حلوا نمیشود...
fereshte
نسل من چقدر حرف برای گفتن دارد اما سکوت کرده نسل قبلی خوشی هایشان را کردند و خاطراتشان را قاب کردند و به ما که رسید وا رسید به ما که رسید پارچه ی مشکی کشیدند روی سرمان ودر مدرسه یادمان دادند خدا را به خاطر جهنم و بهشتی که نیست عبادت کنیم! یادمان دادند بهشت رفتن پسر حسین آقای بقال به مو و صدای من بسته است یادمان دادند اگر زن عطر به خود بزند مورد لعنت فرشتگان است چقدر از زن بودنم بدم می آید چقدر میترسیدم از خدا برایم ترسناکترین بود در دوران بچگی نسل من مچاله شد مچاله تر از کیهانی که امروز شیشه را با آن پاک کردم نسل من گم شده دقیقا وسط جهنم از دست رفتیم نسل بعد ما هم که با حریم سلطان و مسابقه ی دنس بزرگ میشود ما فقط ماندیم و دلی پر ما فقط ماندیم و حسی که دیگر جوان نیست عصا بدست نفسهای آخرش را میکشد! ما در اوج جوانی پیر شدیم....
fereshte
امروز کسی از من پرسید چند سال داری گفتم روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم کودکی چند ساله ام...
fereshte
لب هایت را به صورتم نزدیک نکن میترسم شور اشکانم نمک گیرت کند
fereshte
متاسف شدم وقتی مردی مرد!!! هنگامی ک زنش را در آغوش غریبه روی تخت دید. متاسف شدم وقتی زنی شوهرش را دوست نداشت اما بچه دار شد...!! متاسف شدم وقتی پسری معشوقش را بخاطر پول از دست داد...!! متاسف شدم وقتی مردی ناموسش را به خاطر مواد. به حراج گذاشت...!! متاسف شدم وقتی جوانی ایمانش را بخاطر پول از دست داد. متاسف شدم شدم شدم تا همه چیز برایم دیگر عادی شد.
fereshte
خواستم چشماتو از بشت بگیرم. دیدم طاقت اسم هایی رو ک میگی ندارم