hadith
من صبورم اما ... ، بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم ، بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند ، میترسم .
hadith
نیمکت با هم بودنمان تنهاست ، من دل نشستن ندارم ، تو دلیل نشستن باش !
hadith
دل ، این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند !
hadith
آنچه از من تا تو گسترده گشته فاصله نیست دنیاییست پر از دلتنگی...
hadith
آنگاه که غرور کسي را له مي کني، آنگاه که کاخ آرزوهاي کسي را ويران مي کني، آنگاه که شمع اميد کسي را خاموش مي کني، آنگاه که بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه که حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه که خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم،دستانت را بسوي کدام آسمان دراز مي کني تا براي خوشبختي خودت دعا کني؟. بسوي کدام قبله نماز مي گزاري...
hadith
فقر چیست؟ میخوام بگویم فقر چیست، فقر چیزی است که همه جا سر می کشد، فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست، فقر چیزی را" نداشتن" است،ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست، فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند، فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند، فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است که روی آن یادگاری نوشته اند، فقر ،پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود، فقر همه جا سر میکشد، فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست، فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است
hadith
لحظه ها را درياب... پشت اين ثانيه فردايي نيست پس از اين نيز فقط خاطره اي شايد تلخ شايد از عطر حضوري سرشار ... ... و بزرگي مي گفت: در ره عشق زمان بي معناست من به اين آيه ی پرعاطفه ايمان دارم: "لحظه ها را درياب"
hadith
هیچ انتظاری از کسی ندارم !این نشان دهنده ی قدرت من نیست!مسئله ،خستگی از اعتمادهای شکسته است...