sara
ھمیشہ زبان نیست کہ لال میشود...گاھے انگشت...گاھے چشم...گاھے ھم دل!
sara
یه دختر واسه دوس پسرش نباید استرس داشته باشه که چی بپوشه چی نپوشه !
هیـــــــــــچی هم نـــپوشـــــه ؛
دوس پسرش خوشحال میشه
والا
به جون خودم
sara
تــــو بَــهانه ی کوچـکِ مَــن بــاش٬
برای ِآن اتفـــاقِ بُـــزرگی که بایـَــد در دلَ م بیفتـــد
sara
حتیاط !!!
در این شهر لاکردار ...
تمام کوچه باغ های عاشقی ...
به اتوبان های تنهایی وصل می شوند ... !!!
sara
عاشق که میشوی!
مواظب خودت باش
شبهای باقیمانده عمرت
به این سادگیها نخواهند گذشت.....
sara
مکان خوابگاه
من :نوبت کیه چای بذاره؟
بچه ها :کی چای میخوره تو این گرما؟
و وقتی من با قوری چای میام تو اتاق:
بچه ها :نمیدونی ۴ نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
sara
دوستم بهم گفت: واسه تولد دوست دخترم چی بخرم؟ میخوام غافلگیرش کنم؟
گفتم: شماره پاشو ازش بپرس، بعدش براش روسری بخر!
sara
وقتی واژه هایم ته می کشند
زبان چشم هایم کافی ست
در فنجان زمان
کمی سکوت حل میکنم
کمی من
کمی تو
نسیم
باران
بوسه
عشق
لبخند
عصاره ی آرامش
نوش جانمان .