الهی شهر عاشقان آتش بگیرد ، به غیر از سه نفر همه بمیرند ، یکی یارم ، یکی قاصد یارم ، یکی که گریه کرد برحال زارم .
الهی شهر عاشقان آتش بگیرد ، به غیر از سه نفر همه بمیرند ، یکی یارم ، یکی قاصد یارم ، یکی که گریه کرد برحال زارم .
وقتی پیام نمیدم خیال نکن که بی خیال از تو و روزگارتم ، تو فکرتم به یادتم زنده به انتظارتم ، اونجوری که تو فکرتم حس میکنم کنارتم .
شب نیست که چشمم آرزومند تو نیست ، وین جان به لب رسیده در بند تو نیست ، گر تو دگری به جای من بگزینی ، من عهد تو نشکنم که مانند تو نیست .
آمدی رفت زدل صبر و قرارم بنشین ، بنشین تا به خود آید دل زارم بنشین ، دل و دین بردی و اکنون بی جانم آمده ای ، بنشین تا به تو آن هم بسپارم بنشین .
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت ، آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت ، تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت ، جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت .