تو چه گفتی سهراب؟؟
قایقی خواهم ساخت با کدام عمر دراز؟
نو ح ما اگر کشتی ساخت عمر خود را گذراند،سالیان طول کشید عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب شعر نو خواهم ساخت بی خیال قایق!یا که گفته بودی تا
شقاشق هست زندگی باید کرد!تا شقاشق هست حسرتی باید خورد،تو ببخشم
سهراب که اگر از شعرت انتقادی کردم بخدا دلگیرم از تمام دنیا از خیال و رویا من
جوانی پیرم،زندگی رویا نیست،زندگی پر درد است،زندگی نامرد است...
زمســــــتان بدون بـــــــــرف...
آدم های بــــــدون لبــــــخند...
روز های هفته، همگی جمعه!
خدا هم ما را تحــــــــــــــــــــــــــــــریم کرده!
گاهـــــــی گذشــــــــت می کنم
گــــــــاهی گـــــــــــــــــــــــذر ...
کاش می دانستی فرق این دو را...
یکرنگ بمان
حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی
که مردمش براى پررنگ شدن
حاضرند هــــــزار رنگ باشند . . .