mina_z
تركه مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ تركه كلي فكر ميكنه، بعد ميگه: تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!
mina_z
امیر تتلو منو نگاه چقدر اوچولو بوده
mina_z
اِی کَسـانـی *کـِه دَمْـپایی تُوالِـتْ را خیسْ میکُنـید@* بِـدانیدْ و آگاه *بـاشـِید@* کـه دَر رُوزِ مَعاد،آنـان کِـه بَعْد از شُمـا پا دَر آن دَمْپـایی کَرْدِه انـْد وَ جُورابِشان خیسْ شُـده است، و بَنْـدْ بَنـْدِ تَنِشان مُورْ مُوْر گـَشْتِه أسْتْ و نَتوانِسْتِـةانْد کـارِشان* را با لـِذّتْ بـِه إتْـمامْ بـِرِسانَـنْد، بـِه بـِهِشْت* می رَوَنْد@*وَ سُوگَـنْد بـه* پَرْوَردِگـارِ آسْـمانْها وَ زَمـینْ * کـِه شُما با همانْ دَمْپاییها دَرْ جَـهَنَمْ مَحْشُورْ مـیشَویدْ *و آنْها را چُونْ تـازیانِةای خیسْ بَر* جایْ جایْ وجُودِتانْ می آفـْکَنیم
mina_z
تركه داشته از تو جزيره آدمخورا رد ميشده، يهو ميبينه آدم خورا محاصرش كردن. بيچاره جفت ميكنه با حال زار ميگه: اي خدا بدبخت شدم! يهو يك صدايي از آسمون مياد: نترس بندة من، بدبخت نشدي! اون سنگ رو از جلوي پات بردار بكوب به سر رئيس قبيله. تركه خوشحال ميشه، سنگ رو ميكوبه تو كلة رئيس قبيله. رئيسِ قبيله جابهجا ميميره، باقي افراد قبيله شاكي ميشن، نيزه به دست، شروع ميكنن دويدن طرف تركه! يهو يك صدايي از آسمون مياد: خوب بندة من، حالا ديگه بدبخت شدي!!!