برادرزاده ام از مهد اومده میگه: شعر برات بخونم؟
میگم : بخون عزیزم!
شروع کرده :
دخترای لاله زار خوشگلاشون، تیغ می کشن به پر و پاهاشون، آدم میمیره براشون!
آدم میمیره براشون!
میگم : اینو کی بهت یاد داده؟
میگه : خانم کرمی (مربیشون) نیومده بود امروز، آقا نادر (راننده) باهامون کار کرد ..