گفتم: خدايا سوالي دارم گفت: بپرس...... ...... گفتم: چرا هر موقع من شادم، همه با من ميخندن، ولي وقتي غمگينم كسي با من نميگريد ؟ گفت: خنده را براي جمع آوري دوست و غم را براي انتخاب بهترين دوست آفريدم. ----------------------------------------- Like یادتون نره.

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+66

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 47161
saman
1970 پست
مرد - مجرد
1371-03-25
حالت من: عصبانی
فوق ديپلم
دانشجو
اسلام
ايران - تهران - تهران
با خانواده
نرفته ام
نميکشم
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق
کامپیوتر-نرم افزار-در حال گذراندن دوره(MCITP)
فلسفه و آهنگهای غمگین و رانندگی حرفه ای و ریس تو خیابون و...
k750i
ندارم
177 - 75
mstech.ir
noblem2011@yahoo.com
09367586304

اينها را ايگنور کرده است

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(161 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(20 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

saman
saman

ای یار کجایی که در آغوش نه ای


امشب برِ ما نشسته چون دوش نه ای


ای سرو روان و راحت نفس و روان


هر چند که غایبی فراموش نه ای

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:45
+2
saman
saman

دست بردار پتروس!


بگذار دنیا را آب ببرد


 در دنیایی که


اقیانوس آرامَش


به دنبال آرامِش می گردد


صد سد هم بسازی


فقط ...


مشق شب بچه ها را زیاد می کنی!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:36
+2
saman
saman

گناه نکرده تعزیر می شوم


حال آنکه تو


با هزار شیشۀ شراب در چشمانت


آزادانه در شهر قدم می زنی!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:31
+2
saman
saman

قدیسان به هر کجا خانه کنند،


فضای خویش را زیبا سازند


بنگر که افلاکی عظیم


ستاره ای را همراه شده اند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:29
+1
saman
saman

با آن دو چشم عسلی


دست و پای کندو کندو زنبور را


بسته ای


از پشت.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:28
+1
saman
saman

غمگین مشو عزیز دلم


مثل هوا در کنار توام


نه جای کسی را تنگ می کنم


نه کسی مرا می بیند


نه صدایم را می شنود


دوری مکن


تو نخواهی بود


من اگر نباشم.


دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:26
+1
saman
saman

خوشا چون سروها استادنی سبز


خوشا چون برگ ها افتادنی سبز


خوشا چون گل به فصلی سرخ مردن


خوشا در فصل دیگر زادنی سبز

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:23
+1
saman
saman

برزخ ،


بی شک


همین روزهای من است


که بی تو می گذرد.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:20
+1
saman
saman

چشمانت را ببند


و فکر کن


روی صندلی چرخ دار به دنیا آمده ای


این شهر


زنی را که روی پای خودش راه می رود


دوست ندارد.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:17
+1
saman
saman

سکوت...


ماه...


و مردمک سیاه چشمان شب


در خیالم قدم می زنی


و کتانی هایت بوی آسمان می گیرند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:15
+1