گفتم: خدايا سوالي دارم گفت: بپرس...... ...... گفتم: چرا هر موقع من شادم، همه با من ميخندن، ولي وقتي غمگينم كسي با من نميگريد ؟ گفت: خنده را براي جمع آوري دوست و غم را براي انتخاب بهترين دوست آفريدم. ----------------------------------------- Like یادتون نره.

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+66

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 47304
saman
1970 پست
مرد - مجرد
1371-03-25
حالت من: عصبانی
فوق ديپلم
دانشجو
اسلام
ايران - تهران - تهران
با خانواده
نرفته ام
نميکشم
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق
کامپیوتر-نرم افزار-در حال گذراندن دوره(MCITP)
فلسفه و آهنگهای غمگین و رانندگی حرفه ای و ریس تو خیابون و...
k750i
ندارم
177 - 75
mstech.ir
noblem2011@yahoo.com
09367586304

اينها را ايگنور کرده است

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(161 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(20 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

saman
saman

سعدی !!


کجائی که ببینی


بنی آدم فقط ابزار یکدیگرند!!!

(نجیب زاده)

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:23
+2
saman
saman
اینکه نامـــــــــــش
زندگـــیـــست
مرا کــــشت
حـــیــــران مانده ام
آنکه نامــــش مـــرگ است
با مــــن چــــه میکند …!

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:14
+2
saman
saman
بی تو هم می‌شود زندگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت؛ …
فقط
بی تو نمی‌شود به خواب رفت!


[رضا کاظمی]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:12
+2
saman
saman
دستِ خستهِ مرا،
مثــل کودکــی بگـیر…
با خودت مرا ببر،
خسـته‌ام از این کویر…!!!


[قیصر امین پور]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:09
+2
saman
saman
آدم های ساده را دوست دارم.
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند.
همان ها که برای همه لبخند دارند. همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند.
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است.
بسکه هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوء استفاده می کند یا زمینشان می زند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب “آدم” می دهند…

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:04
+3
saman
saman
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ!
ﺧﻴﻠﯽ ﺩﻳﺮ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﺎﺩﺕ ﺑﻴﺎﻓﺘﺪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ …
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ !
ﻭ ﺩﻳﺮ ﻳﻌﻨﯽ ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ
ﺣﻀﻮﺭﺕ
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ …
ﺩﻳﺮ ﻳﻌﻨﯽ ﺣﺎﻻ
ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﺑﯽ ﺗﻮ,
ﺩﻳﺮ ﺁﻣﺪﯼ !

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:55
+3
saman
saman
برای تا ابد ماندن باید رفت:
گاهی به قلب کسی…….
گاهی از قلب کسی…..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:43
+5
saman
saman

دلخور از وسوسه ی بی پایان
شاکی از خودزنی بی جبران
بهترین فرصت و از کف دادم
بدترین جای زمان افتادم


من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم


من به این ناخوشی هر روزه
که نفسگیر و تبسم سوزه
نبض احساسم و عادت دادم
نمی پرسم که چرا افتادم
نمی پرسم
نمی پرسم


من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم


متن ترانه ناخوشی مسعود امامی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:37
+5
saman
saman

قهوه ام را شیرین کن،


آنروزها که تلخ میخوردم روزگارم شیرین بود!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:28
+5
saman
saman

همیشه منتظرت هستم
خیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنی
اینقدر این در کهنه را باز و بسته کرده ام که لولایش شکسته است
لولای شکسته در را عوض میکنم
انگار کسی در میزند
در را باز می کنم و در خیالم تو را می بینم که پشت در ایستاده ای
می گویم:
بانو خوش آمدی
ولی تو نیستی
پشت در تنهاییست
در را می بندم و باز دوباره باز میکنم
ولی هنوز هم نیستی
اینقدر باز میکنم و می بندم که لولای در دوباره می شکند
کاش می آمدی
می دانم چشم خسته ام بسته خواهد شد
قلبم خسته ام خواهد ایستاد
ولی تو نخواهی آمد
بانو
بانو
بانو جان
تا آخر عمر فقط همین خواهد بود
من و در و لولای شکسته
و حسرت دیدار تو
فقط همین…


[کیکاووس یاکیده]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:16
+3