یافتن پست: #عزیزم

*elnaz* *
*elnaz* *
{-29-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
4 دیدگاه  •   •   •  1395/01/16 - 13:50
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روش صحیح کمک گرفتن از مردها در امر خانه تکانی:

عزیزم این مبل و باید عوض کنیم .لکه هاش پاک نمیشه. خیلی کثیفه!!!
.

.

.

کی میگه لکه هاش پاک نمیشه ! برو یه دستمال و شامپو بیار خودم تمیزش میکنم
دیدگاه  •   •   •  1394/12/9 - 15:12
+2
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}{-19-}
15 دیدگاه  •   •   •  1394/12/9 - 09:12
+3
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
حضور فعال تک تکتون  تو حلقم{-43-}
8 دیدگاه  •   •   •  1394/12/8 - 17:55
+3
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)

ﺭﻭﯼ ﯾﻚ ﻛﺎﻏﺬ ﺑﯽ ﺧﻂ ...
ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﺑــــــــﺖ
ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﻣﺮﺩ ...
ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﻛﺮﺩﻩ ﻗﯿﺎﻣــــــــﺖ
ﺕ ﻣﺜﻞ ﺗــــــــﻮ ‌ ، ﻣﺜﻞ ﺗﺮﺩﯾـــــــــﺪ ...
ﺕ ﻣﺜﻞ ﺍﺧﺮ ﻃﺎﻗــــــﺖ ...
ﻣﺜﻞ ﺗﻨﻬﺎﯾــــــــــﯼ ، ﻣﺜﻞ ﺗـــــــــــﺐ
ﻣﺜﻞ ﺍﺧﺮ ﺧـــــــــــﯿﺎﻥــــــــــــﺖ ...
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻘﻄﻪ ﺗﻪ ﺧﻂ ...
ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣــــــــــــــــــــــــــــﺖ
...



آخرین ویرایش توسط bahbah410 در [1394/12/4 - 17:13]
دیدگاه  •   •   •  1394/12/4 - 17:09
+4
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
4 سالگی = مامان همه چی‌ بلده
10 سالگی = مامان خیلی‌ چیزا بلده
16 سالگی =مامان همه? همه چیرو بلد نیست
18 سالگی =مامان هیچی‌ بلد نیست من بهتر می‌دونم
22 سالگی =مامان کیه ؟
26 سالگی =مامان طرز فکرش مال قدیماست
30سالگی =مامان احتمالا میدونه
35 سالگی =قبل از اینکه تصمیم بگیریم ،از مامان سوال می‌کنیم
40 سالگی =من از خودم می‌پرسم که مامان تو این موقعیت چی‌ فکر میکنه و چطور رفتار می‌کنه

70 سالگی = چقدر دوست داشتم الان می‌تونستم از مامانم بپرسم..

قدر مادرا رو بدونیم قبل از اینکه دیر بشه
14 دیدگاه  •   •   •  1394/11/25 - 11:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !










همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستى
دیدگاه  •   •   •  1394/11/18 - 14:47
مرتضی
مرتضی
زود قضاوت نکنید








زود قضاوت نکنید

روزی مردی همراه با همسرش برای پیاده روی به خیابان رفتند
آنها در خیابان قدم می زدند که ناگهان چشم مرد به این نمای اعجاب انگیز افتاد ،
بلافاصله دست زن را رها کرد و به جستجوی موبایلش شتافت
زنش که شاهد این صحنه بود چند روزی با او قهر کرد و به صحبت با او ننشست ؛
تا اینکه بالاخره روزی بطرف او آمد و از او پرسید :
« چه ضرورتی داشت که تو اینقدر تمایل داشتی که اون عکس رو بگیری؟
او جواب داد : « عزیزم ، چند بار برای تو پیش میاد که سگی رو در حال رانندگی ببینی؟
پ.ن:<< سگه>> اون گوشه س زوووود قضاوت نکنیــــــــــــــــــــد:))







دیدگاه  •   •   •  1394/11/16 - 10:21
+2
فاطی
فاطی
{-2-}
2 دیدگاه  •   •   •  1394/11/12 - 18:46
+1
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ناﺳﺎﻟﻤﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻡ ﺯﯾﺮ ﭘﺴﺖ پسرایی که ﺩﻭﺳﺖ دختر ﺩﺍﺭﻥ
ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ : ﻭﺍﯼ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻭﺯﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ ، ﻣﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ .
ﺗﺎ پسره ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻨﺪﯾﻪ 4 ﺗﺎ ﻣﺸﺖ ﻭ ﻟﮕﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﮐﺎﺕ ﮐﺮﺩﻥ !<img src=" title="{-6-}" />
ﺩﮐﺘﺮﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﯿﺸﯽ !
9 دیدگاه  •   •   •  1394/11/12 - 17:03
+3
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ