یافتن پست: #عزیزم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ،

متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است .

تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند .

نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه

متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ،

زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این

فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود

تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر

زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر

نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد :

گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم !!!

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی .

راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد

میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته ، من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم .

همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت .

امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 12:40
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

اشکامو پنهونی دارم می ریزم دنیا به کام تو برو عزیزم


شاید بفهمی مثه من نمیشه فدای خنده های تو عزیزم


یه عمری حرفات رو دلم لونه کرد دوسم نداشتی برو بی معرفت



یادم نمیره با دلم چه کردی تنهام گذاشتی برو بی معرفت


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 12:08
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو خارج:
عزیزم ؟میتونم چند لحظه بیام تو اتاقت؟

تو ایران:
بعد ازاینكه یه لگد به در میزنن میگن:
كره خر چه غلطی میكردی درو بسته بودی؟ :|
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 22:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سرزده رفتیم خونه یکی از آشناها
بچه صاحبخونه گفت : عمو ما میدونستیم شما میاین خونمون
گفتم : عزیزم ازکجا می دونستین ؟
جواب داد : مامانم چای آورد تفاله چایی اومده بود روی استکان بابام
بابام گفت الان یه خری میاد خونمون
:|
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 22:31
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر: من حسودیم میشه وقتی که دخترا بهت نگاه میکنن!
پسر: حسودی نکن عزیزم...
دختر: چرا؟
پسر: چون تو چیزی داری که اونا ندارن . . .
دختر: چــــــی؟؟؟؟؟
پسر: قلبم رو . . .

(برگرفته از کتاب تخیلی گاو ها پرواز می کنند خر ها باور می کنند).
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 22:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



واران وارانه ، واران وارانه ، عزیزكم گل ریزه ریزه
(باران بارانه، باران بارانه،عزیزم گل پر پره)

وعده ی وهار دای عزیزكم ، یه خو پاییزه
(تو وعده بها ر به من دادی عزیزم، این كه پاییزه)

واران وارانه ، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه ، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه ،باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین ، له دین درم كرد
(نازنین ، از دین به درم كرد)

شرطو له داخت عزیزكم هرگز نه خنم
(شرط میبندم كه از غصه تو عزیزم هرگز نخندم )

برگی آزییتی عزیزكم، له ور نكنم
(لباس عذا را عزیزم، از تن بیرون نیاورم)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه، باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین، له دین درم كرد
(نازنین، از دین به درم كرد)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 12:27
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
زینگ زینگ: دختر بچه گوشی رو بر میداره

سلام: بله؟

سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!

دختر: نمیشه!

مرد: چرا؟

دختر: چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!

سکوت

مرد: بابایی ما که عمو حسن نداریم!

دختر: چرا داریم. الان پیش مامانه.

مرد: ببین عزیزم. اینکاری رو که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه!

دختر: چشم بابا

چند دقیقه بعد

بابا جون گفتم.

خوب چی شد؟

هیچی. همین که گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون

همینطور که از پله ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا

تکون نمیخوره دیگه!!؟

خوب عمو حسن چی؟

دختر: عمو حسن از پنجره پرید تو استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی

کرده بودی یه صدای بامزه ای داد که نگو! هنوز همونطور خوابیده!

مرد: استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم مگه شماره ****8875 نیست؟

دختر: نه!

مرد: ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم

باشه خداحافظ

:|

خخخخخخخ{-7-}{-18-}{-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/13 - 15:23
+1
faezeh
faezeh
سلام. من faezeh هستم، از اعضای جدید ... :)
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/12 - 19:08
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




اخی.. عزیزم.. اینقدر دوسش دارم :
دیدگاه  •   •   •  1393/06/12 - 13:11
+2
فریــآכ بــــی صــכآ
فریــآכ بــــی صــכآ


اگه گفتین این چیه؟؟
4 دیدگاه  •   •   •  1393/06/11 - 20:03
+4
صفحات: 6 7 8 9 10 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ