یافتن پست: #آرامش

*elnaz* *
*elnaz* *

 



باید بازیگر شوم ،






آرامش را بازی کنم …






باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …






باز باید مواظب اشک هایم باشم …






باز همان تظاهر همیشگی : خوبم … ”



دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سکوتم را نکن باور
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺑﺎﺷﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﯾﮏ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﺍ
ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻨﺪ
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺩﻝ ﺗﻮ
ﺑﺎﺭﺍﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ. . .
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻮﺟﻬﺎ . . . .




دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 18:49
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خدایا! مرا به بزرگی چیزهایی که ارزانی کرده ای
آگاه کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نریزد

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 16:47
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

می نویسم... می نویسم از تو، تا تن کاغذ من جان دارد با تو از حادثه ها خواهم گفت، گریه این گریه اگر بگذارد گریه این گریه اگر بگذارد، با تو از روز ازل خواهم گفت فتح معراج غزل کافی نیست، با تو از اوج غزل خواهم گفت می نویسم همۀ هق هق تنهایی را، تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی تا تو در هم همه همراه سکوتم باشی، به حریم خلوت عشق تو تنها برسی می نویسم همۀ با تو نبودن ها را، تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری تا تو تکیه گاه امن خستگی ها باشی، تا مرا باز به دیدار خود من ببری

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:20
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
با همه چشم انتظاری با پیامت دلخوشم : ای قرار بیقراری ساحل آرامشم

گاه گاهی پر بزن تا خلوت تنهائیم : تا ببینی در فراقت من چه رنجی میکشم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 13:57
+1
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
این روزها 

دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!



این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !


تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود


دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 13:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



فرشته اومدی از دور چطوره حال و احوالت
.
یه كم تن خسته راهی غبار ه رو پر و بالت
.
فرشته اومدی از دور ببین از شوق تابیدم
.
می دونستم میایی حالا تو رو من خواب میدیدم
.
چه خوبه اومدی پیشم تو هستی این یه تسكینه
.
چقد آرامشت خوبه چقد حرفات شیرینه
.
... فرشته آسمون انگار خلاصه ست تو دو تا بالت
.
تو میگی اخرش یه شب میان از ماه دنبالت
.
میاین میری نمی مونی تو مال آسمونایی
.
زمین جای قشنگی نیست برای تو كه زیبایی
.
تو میری آره میدونم نمیگم كه بمون پیشم
.
ولی تا لحظه رفتن یه عالم عاشقت میشم





دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 20:15
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در این هیاهوی خلق
که پُتک بر آرامش ات میزند
دلم پیاده رویی میخواهد , بارانی!
...
دست خودم را بگیرم
برویم صحبت کنان
تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی!
...
نفرین به اجتماع
که نمی گذارد صدا به صدا برسد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 20:10
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
مرد را به عقلش نه به ثروتش زن را به وفايش نه به جمالش دوست را به محبتش نه به کلامش عاشق را به صبرش نه به ادعايش مال را به برکتش نه به مقدارش خانه را به آرامشش نه به اندازه اش اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش غذا را به کيفيتش نه به کميتش درس را به استادش نه به سختیش دانشمند را به علمش نه به مدرکش مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش دل را به پاکیش نه به صاحبش جسم را به سلامتش نه به لاغریش سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 18:05
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ