ترکم مکن
حتی برای ساعتی
که دلتنگی چون بارانی
به آوارم فرو خواهد ریخت
و غبار
چون هاله ای،
جای پایت به شنها امیدم میدهد
و مژگانت آرامشم،
عزیزترین!
ترکم مکن حتی برای ثانیه ای،
وقتی تو نیستی
سرگردان سرگشته این سول مداومم
که باز خواهی گشت آیا؟؟؟
ترکم مکن
حتی برای ساعتی
که دلتنگی چون بارانی
به آوارم فرو خواهد ریخت
و غبار
چون هاله ای،
جای پایت به شنها امیدم میدهد
و مژگانت آرامشم،
عزیزترین!
ترکم مکن حتی برای ثانیه ای،
وقتی تو نیستی
سرگردان سرگشته این سول مداومم
که باز خواهی گشت آیا؟؟؟
زندگی می گذرد، با خوبی ها و بدی هایش، با کمی و کاستیهایش،
با آرامش و خشم هایش، حرص و هیجان ها، شاید اما بیش از هر چیز با روزمرگی. زندگی می گذرد،
در تشویش و تردیدها، به سرعت می گذرد،
گذشت زمان را حس نمی کنی و فقط حس می کنی که اتفاقی در شرف وقوع است.
آرزو می کنم، هدیه ای برای همه، آنها که می شناسم و نمی شناسم،
کاشکی آن اتفاق بیافتد، اتفاقی به نام "خوشبختی"
مجنون تر از تو؛ عاشق نمی بینم اشکامو پاک کن؛
محتاج تسکینم آرامش من؛ ای عشق دیرینم بی تو هیچم بی تو می میرم....
ای سرنوشت سازم ای بال پروازم پایان ندارم بگو که آغازم
من رفته از یادم گمگشته فریادم بی تو اسیرم با تو آزادم
در سرزمین قلبم خانه ای ساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ،
در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ،
اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم من است ،
نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست