یافتن پست: #آغوش

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

لحظه ی آبی عشق هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود !
از جایم بلند شدم ،
پنجره را باز کردم و دیدم زندگی هم هراز گاهی زیباست !
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط
چه صدای قشنگی دارد ! فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم !
فهمیدم که عشق ، آسمان روشنی دارد ! روبه روی عکس سیاه و سفید تو ایستادم ،
دستهایم را به وسعت « دوستت می دارم !» باز کردم ،
و جهان را در آغوش گرفتم !

دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 14:36
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

ایستگاه دلم ، برای تنگ شدن دیگر جا ندارد ، باید امشب سوار اولین قطار شوم ، به مقصد آغوش تو …


دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 23:44
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی وقتا...

وقتی از همه خیلی خیلی دوری اونقدر هوایی میشی که اگه دست خودت بود چمدون میبستی با
اولین پرواز خودتو میرسوندی به اولین آغوشی که برات بازه...و شاید اگه جرأت میکردی همونجا
روی شونه هاش خودتو از غم دنیا خالی میکردی...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 21:40
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آغوش تو
انقد آرومم می كنه ...
که هر چی آرامبخشه
میذاره تو جیب بغلش .....!♥♥
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 21:39
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگی های من تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری
تظاهر میکنم هستی
تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر میبینم
یه حسی از تو در من هست
که میدونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هرشب درارو باز میزارم . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 19:56
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب زندانی آغوش زوری من هستی

برای ثانیه ای گوش هایت را فقطــــ مهمان لبــــ هایم کن

می خواهم بگویم

... دوستــــ دارمــــ ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:27
+2
saman
saman

ای یار کجایی که در آغوش نه ای


امشب برِ ما نشسته چون دوش نه ای


ای سرو روان و راحت نفس و روان


هر چند که غایبی فراموش نه ای

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از دور دوستت داشتم!

بی هیچ عطری

آغوشی

نگاهی

یا حتی بوسه ای

تنها دوستت داشتم

اما حالا اگه دور شی

چه کنم با اینهمه وابستگی؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:36
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلـــــم از میـــآن این همـــه آدم
یــــــک مـــــرد میخــــوآهد
که آغــــــــــوشش فقط انـــدازه ی خـــودم بـــآشد
خــــــدآیا...
کــــــآش وقتــی داشتـــــی آدمهــآ را می آفــــــ[!]
آغوش ِ هـــــر آدمی فقط قــــد ِ حـــــــوآیِ خـــودش بـــود.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 16:55
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!
وَ حآل هــَم کِه . . .
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .
گریـــه کنی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 13:10
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ