sasan pool
چه جالبه سایت دوست یابی هستش.همه توش با هم رفیق هستن.پسره نوشته عاشقتم سگ دختره نوشته میمیرم برات گربه.خیلی با حاله من میرم میخندم.طرف قیافه اش مثل شتر میمونه.نوشته پسر ها خوشگل پیغام دوستی بدن.یعنی دو ساعت از خنده مردم انقدر خندیدم اشک از چشمام آمد.واقعا اعتماد به نفس خداست.قربون تنهایی برم راحتی از صبح تا شب خودمم گور پدر دوست دختر و دوست پسرم.من و ماشینم دو تایی گور پدر خانواده هم کردن.چند وقت دیگه یک کاسکو هم می خرم میشیم سه تا.یک وبلاگ هم دارم توش مطلب میزارم خوبه دیگه.
رضا
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.......................
رضا
برای عشق تو باید چه کار می کردم چگونه باز دلت را شکار می کردم چگونه از تب گرم نگاه گیرایت به کنج سرد غرورم فرار می کردم اگر خدا نفس ات را به روح من می داد تمام سال هوا را بهار می کردم چه می شد آه همان شب یواشکی خود را درون پیرهنت استتار می کردم تپش تپش ضربان دلت به من می خورد کنار تو به خودم افتخار می کردم اگر که شعر مجال نفس کشید داشت تو را برای ابد ماندگار میکردم
fatemeh
می دونی قشنگیه راه رفتن زیر بارون چیه؟؟؟؟؟ اینه که هیچکس نمی تونه اشکاتو ببینه...
رضا
تنها غمگین نشسته با ماه در خلوت ساکت شبانگاه اشکی به رخم دوید ناگاه روی تو شکفت در سرشکم دیدم که هنوز عاشقم آه * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رضا
کنار هر قطره ی اشکم هزارتا خاطره دفنه انقدر خاطره داریم که گویی قدر یک قرنه گلو می سوزه از عشقت...........