yagmur
در رنگ عشق
فقط دریا دلش آبی تر از من بود
مرا از رنگ شب سیراب کردند.
ومن از دریا،دلم دریا
فقط این را ندانستم
چرا گشتم چنین تنهاتر از تنها
به هر آبی شدم آتش
به هر آتش شدم آبی
به هر آبی شدم ماهی
به هر ماهی شدم دامی
به هر نامحرمی ساقی
به هر ساقی می باقی
وتو این را ندانستی
چرا گشتم چنین تنهاتر از تنها
چرا مهتاب شد سنگ صبورم
چرا بستند پرهای غرورم
چرا آیینه ها را خاک کردند
مرا از رنگ شب سیراب کردند.