یافتن پست: #اون

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یعنی اگر اون خواننده‌ی گرامی توی اون آهنگ معروف
هر چی دلت میخواد ببر ... گیتار با خودت نبر
به جای گیتار از کلمه‌ی مودم استفاده میکرد جای اینکه مسخره‌ش کنیم با آهنگش گریه هم میکردیم !
واللا ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:38
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

درباره من : کمی خسته کمی ارام کمی دلگیر از ان رویای نا فرجام.... همه ما اینجا عكسای قشنگی داریم، مجردیم و تحصیل كرده بر حسب اتفاق همه لیسانس به بالا هستیم و به ندرت پیش میاد كه ایران درس خونده باشیم، از نظر اوضاع مالی كه اصلا حرفشم نزن، همه بیزینس و سرمون شلوغ ؛ اونقد كار رو سرمون ریخته كه زیاد فرصت واسه نت اومدن نداریم پس بهتره واسه آشنایی بیشتر و بقای دوستی از امكاناتی مثل تلفن همراه یا حداقل از تلفن شخصی اتاقمون استفاده كنیم، اكثرا زندگی مجردی با دوستان داریم و اتفاقاً پایتخت هم زندگی می كنیم، از نظر هنری یه جورایی همه هنرمندیم، وقتی كم میاریم گیتار می زنیم وقتی هم زرنگیم سه تار می زنیم، ورزشكار هستیم و تو ورزشای انفرادی فعالیت می كنیم (اكثرا بیلیارد و سواركاری) وب سایت شخصی مون كه در حال احداثه و چون خیلی بیزی هستیم این روزا هنوز فرصت كافی واسش نداریم، از مسافرت به كشورای خارجی بگیم، فقط منطقه ی مثلث برمودا رو نرفتیم اونم به خاطر مسایلی كه قطعاً خودتون اطلاع دارید، از نظر زبانهای خارجی فقط فارسی مون یك كم ضعیفه كه باید ببخشید و علتش هم عرض شد خدمتتون "تحصیلات دانشگاهی خارج از كشور"، شبها تا دیر وقت كارهای شركت رو انجام میدیم و چون باید بصورت آنلاین انجام شن اجباراً مسنجرمون هم آنلاینه، ولی خداییش با كسی چت نمی كنیم اصلا اگه دوست دارید User و pwd بهتون بدیم كه ببینین فقط شما تو اد لیستمونین، از نرم افزارهای جاسوسی هم استفاده نمی كنیم، به ما چه ربطی داره شما تو شبكه چی كاره ای فقط انتظار نداریم جواب آفها رو ندین، اااا دیدین داشت یادمون می رفت، به شدت از دروغ متنفریم و اصلا اهل كلاس گذاشتن نیستیم، اصلا این صداقتمون بود كه ما رو به اینجا رسوند، اگه احتمالا با كسی تو نت آشنا شدیم صرفا به خاطر این بوده كه از پروفایل و اخلاقش خوشمون اومده و اصلا به خاطر عكسش نبوده كه براش پیام دادیم...راستی هممون اسم و عكسامون هم واقعیه.مگه نه؟!!..........

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 01:20
+2
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii
دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست

اما برای ماهی زندگی ست پس برای......

اونی که عاشقت هست ماهی باش نه مرغابی..........

{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}

تقدییم به همه پاتوقییای گل.........
آخرین ویرایش توسط fingilii در [1392/06/7 - 00:26]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 00:23
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
یادت باشه که گاهی وقت ها ، مثلا آخر شب ها که می خوای بخوابی ، یه دل تنهایی هست که یکم اون ور تر می تپه برای تو .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 23:23
+1
hamid
hamid
نیا باران عاشقانه...
منو اون
هنوز ما نشوده ایم...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 23:09
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به ســــــــلامتیِ اونی که تو عصبانیت خواست آرومم کنه ...
هر چی از دهنــم در اومد بهش گفتم .
آخــــرش گفــت :
بهتری ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:40
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچی ب اندازه حس وحشی بازی من موقع پایین اومدن از پله ها باحال نیست ۸_۸
پله اولو تا چهارم میپرمo_0
بعد از اون ی پرش دیگه تو پیچ o_0
بعدش دیگه تعادلمو نمیتونم حفظ کنم و با کله میفتم کف پله ها :(
بهدش میان جنازمو جمع میکنن میبرن :ا ....
خلاصه تفریح خعلی خعلی سالمیه :
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:26
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاشق اون صحنه ام که چن نفر با هم میریم رستوران میخوایم حساب کنیم !!
یکی زیپ کیفش وا نمیشه !
یکی داره دنباله کیفش میگرده !
یکی دکمش گیر کرده !
یکی دستش تو جیبش تو همین لحظه جا نمیشه !!
اون یکی گوشیش زنگ میخوره !
اون یکی کیفش تو ماشین جا مونده !

ینی یه همچین آدمهایی هستیم :)
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من تو رو می خوام، اونا رو نمی خوام
نفسم تویی، هوا رو نمی خوام
شعرای ساده و تازه نمی خوام
اونکه می گه اهل سازه نمی خوام
من دلم می خواد، تو رو داشته باشم
واسه ی این کارم اجازه نمی خوام
من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام
نفسم تویی هوا رو نمی خوام
سفر دور جهانو نمی خوام
رنگای رنگین کمانو نمی خوام
لحظه و ساعت عمر من تویی
تو که نیستی من زمانو نمی خوام
من تو رو می خوام، اونا رو نمی خوام
نفسم تویی هوا رو نمی خوام
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمی شه بعد استاتوس زده
GalexyS4 یا I-Phone
کدومش؟
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمی رم!
من سن اون بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که می خواستم برم با خودم می بردم، بعدش تشت رو آب می کردم با کله می رفتم توش و ساعت ها به شادی می زیستم! والا!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ