یافتن پست: #اون

sasan pool
sasan pool
ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺳﯿﺎ ﺁﺳﯿﺎ !!ﻣﯿﮕﻢ ﺷﯿﺶ ﺗﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ52 ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ 10ﺩﻗﯿﻘﻪ 10 ﻧﻔﺮﻩ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻧﺎﯼ ﺗﯿﻢ ﻣﻠﯽ ﭼﻨﺪﺗﺎﺵ ﺍستقلالیﺑﻮﺩ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥﺗﯿﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﯾﻨﺸﻮ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﮕﻮﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯﺵ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺑﺠﺰ ﻧﺎﺻﺮﺣﺠﺎﺯﯼ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩﺀ ﺩﯾﮕﻪﺩﺍﺭﯾﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺩﻭﭘﯿﻨﮓ ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺩﺍﻭﺭﯼ ﻫﺎ ...ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺗﺮﺍﻧﺴﻔﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﯿﻤﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺭﻭﭘﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﺁﺳﯿﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ 4ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﯼ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺲ ﺗﻮ ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺖ 4ﺑﺎﺭ ﺍﺳﺘﻐﻼﻝ ﺭﻭ ﺑﺮﺩ ﻭﺣﺘﯽ ﺩﺭﺑﯽ ﻫﺸﺘﻢ ﺳﺎﻝ504ﺑﺮ 1 ﺳﻮﺭﺍﺧﺘﻮﻥ ﮐﺮﺩ ...ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﮑﻨﯽ ... ﺑﺎﺯﻡ ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﮔﻔﺘﻢ ﺑﯿﺎﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻦ ﻭ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺴﯽ ﺷﻮ .....ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺷﮏﻣﯿریزَه
1 دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 23:45
+3
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
یه رفیق دارم از اعجاب خدا با 150 سانت قد اصلا  گردن نداره یعنی اگه بخواد بغلشو نیگاه کنه باید کاملا برگرده
 اونوقت این اقا اونروز تو زمین فوتبال منو کشیده کنار
 میگه هادی هنوز هد زدن بلد نیستی
 باید چند روز باهام بیای تمرین تا راهت بندازم




آخه خدا من به این موجودت چی بگم
آخرین ویرایش توسط -HADI در [1393/07/23 - 11:26]
دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 11:25
+5
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
اونروز رفیقم بهم زنگ زده میگه برس به دادم اینترنتم قطع شده
رفتم خونه ش بعد از یه ساعت ور رفتن با مودم
کاشف به عمل اومد که خانومش واسه تنبیهش سیم تلفنو چیده
خیلی ماهرانه دوباره بهم چسبونده


آخه خدا خوشش میاد ما دهه شصتیا اینقد بکشیم
تا بچه بودیم چاقو بود و توپ ما
الان که بزرگ شدیم قیچی هست وسیم تلفن!!!!!!!!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 11:21
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

وای جر خوردم از خنده


داستان غم انگیز 3پسر


یه روز من با 2تا از دوستام (کاوه وسعید)رفته بودیم یه جزیره ایی برای تفریح یهو گیر آدمخورا افتادیم ما رو گرفتن و بردن تو قبیله . . .



بهمون گفتن میفرستیم برید توی جنگل و نفری 10تا میوه بیارید شاید آزادتون کنیم...


رفتیم و مشغول جمع آوری میوه شدیم


نفر اول سعید اومد با 10تا خیار...


بهش گفتن 10تا خیار رو بکن تو کونت و کوچکترین صدایی ازت در نیاد وگرنه میکشیمت


خیار اول رو کرد تو کونش...
خیار دوم رو هم بسختی فرو کرد تو ولی خیار سوم گفت آخ و درجا گردنشو زدن !


من هم با 10تا تمشک برگشتم و شروع کردم دونه دونه کردم تو کونم یهو رسیدم به تمشک نهمی و زدم زیر خنده دیوثا منو هم کشتن :)))


رفتم اون دنیا سعید گفت مجید تو که داشتی خوب پیش میرفتی فقط 1دونه تمشک مونده بود چرا خندیدی؟


گفتم من یهو کاوه رو دیدم که با 10تا آناناس داره میاد :))))))


دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 16:44
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

+18


اون چیه که زن ها بازش میکنن مردا میریزن توش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.حساب بانکی:)))


خاک تو سرت تو هنوز آدم نشدی دیگه زنجیرچرخ هم فایده نداره
دیدگاه  •   •   •  1393/07/17 - 16:56
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

تقديم به پسرا


يه پسرايي هستن که...
صدای خنده هاشون تو خیابون نمیپیچه...
شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک...
ابروهاشون فابريك خودشه
همونایی که نه لكسوز دارن نه كمِري
اما مـرام دارن
چشمشون همه جا کار نمی کنه
دنبال موی بلوند و چشم آبي نیستن
پسرایی که موزیکـ های خارجي رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن
پُــــز نمیـــــــدن ...
پاتوقشون مهموني و شيشه و انواع مشروبي جات نیست
آره رفیـق...
اونایی که تکیه کلامشون معرفتـــــــه!!!
بی ریا، باخدا، مهربون و با مسئوليتن.....
کنارشـون آرامش داری...
کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست!!!!!
این جور پسرا خيــــــــلي مردن ...
خيلي تـــكن ، خيلي خاصــن ...
خیلی شوخن و جنگولك بازي در میـارن...
ولی احساسشون قويه ...
آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکــــــــــنه
سلامتیشون...♡♡
وبه سلامتیه هر چی پسره خوبه
نر که زیااااااده اما مرد کمه

دیدگاه  •   •   •  1393/07/17 - 15:57
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
امروز زنگ زدم ۱۱۰ گفتم:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به دادم برسید دو تا دختر سر من دارن دعوا میکنن
.
.
.
.
.
.
پلیس اومده گفته: خو دعوا کنن تو چرا می ترسی؟ .
.
........
.
.
.
.
من گفتم: آخه اونی که زشت تره داره برنده میشه
دیدگاه  •   •   •  1393/07/17 - 15:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺁﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺑﺮﻭ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭘﺴﺮﺍ ﺭﻭ
ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﺭﻩ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﻡ
.
.
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺭﯾﺰ ﺭﻗﺼﯿﺪﻧﺸﻮﻧﻮ ﺩﯾﺪﻥ؟
.
.
ﺷﺒﯿﻪ ﭘﻨﮕﻮﺋﻦ ﻓﻠﺞ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﯿﺮﻗﺼﻦ
ﺍﻭﻧﻢ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺣﺎﻟﻪ
دیدگاه  •   •   •  1393/07/9 - 12:20
+3
-2
عباس
عباس

لیاقت عشق تو رو نداشتم


ببخش اگه واسه تو کم گذاشتم


ببخش که هر جا رفتی ونشستی


هوامو داشتی هواتو نداشتم


(حلالم کن(2))


لالا لای لای* لالای لالای لای


لالالای لالالالالا لالای لای


لالا لای لای لالای لالای لای


لالالای لالالالا لالای لای


(حلالم کن(2))


+حلالم کن اخه *هیچ وقت عاشق تو نبودم


اونی که فکر میکردی من نبودم


ی عمری بازیچه ی دستم بودی


خیلی زیاد دلتو سوزوندم


+حلالم کن اخه* دیگه جونی به تن نمونده


تنها شدم هیچکی واسم نمونده


اه تو دامن منو گرفته


دارو ندارمو خدا سوزونده


(حلالم کن(2))

دیدگاه  •   •   •  1393/07/7 - 15:40
+7
عباس
عباس

بابابیدارشوپاشوبابا باهات حرف دارم توقول دادی بمونی روزای سخت


بامن توخوابی نمیبینی پسرت شکسته پراش فرداشب که اومدی خونه خسته نباش


باشه...منم دنبال دود نمیرم حرفامو گوش کن چرا زودمیگی نه. بیامثل


همیشه یه دنده نباش فکرنکن اون بیرون هنوز قشنگ شباش بیرون گرگ


نباشه آدماش دارن پوستی توفقط یه پدر نیستی واسم دوستی پس


زیربارزندگی خم نشورفیقم بابا میدونی چندوقته خندتو ندیدم گفتی همیشه


خوش باشواما دل به فردا نده دل بده به خداکه ازهمیشه تنهاتره کاش


وقتی مثل همیشه میزنه به سرم بخندی بگی خدابزرگ پسرم بابانخواب


بخوابی فردامثل امروزه بابا ببین چه طوری نسلم داره میسوزه ولی مردم


همه به این نسل سازنده مینازن نمیدونن اونا مادر زخمی این دنیارو


میسازن اون بیرون یه جامه هست که همیشه فلجه تازگیاروسراکثرشون


کلاه کجه بیرون یه جامعه هست که پی جهان مدرنه ولی به موقش با اعتقادعلم


داره حسینه ببین توی خیابوناپرازجونه که بیکارن یامعتادن یا دونبال دارو


خونه تا چشما یخونشونوخونواده نبینه یادزدکی مست کنن چون خلاف قوانینه

دیدگاه  •   •   •  1393/07/7 - 15:24
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ