بابك
خانم معلم:سه تا پرنده هست يکي رو با تير بزنيم چند تا داريم؟
شاگرد:هيچ?!
معلم:چرا؟
شاگرد:بقيه ميپرن ديگه!
معلم:دو تا داريم اما از طرز فکرت خوشم اومد حالا شما يه مسئاله بسازيد!
شاگرد:سه تا خانم بستني ميخورن يکي ليس ميزنه يکي گاز ميزنه يکي ميکنه دهنش درمياره کدوم شوهر داره؟
معلم سرخ ميشه ميگه اونيکه مي کنه دهنش!
شاگرد:نه اونيکه حلقه دستشه ولي از طرز فکرت خوشم اومد ...
♥ نگار ♥
یادش بخیر
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت
توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
.
.
.
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
.
.
.
.
.
.
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
.
.
.
.
.
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود
.
.
.
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که
اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
.
.
.
.
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم
.
.
.
.
تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم
درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
.
.
.
.
.
..
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!
یادش به خیر.........
♥ نگار ♥
ﻋﮑﺲ ﺑﭽﻪ ﮔﯿﺎﻣﻮﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ ... زمانی که کروموزوم بودیم
•~ •~
•~
•~
•~ •~
•~
•~ ⊙_⊙~~
•~ •~ •~
•~ •~ •~
همه یه شکل بودیم..
اما من با همه فرق داشتم نگا نگا اون وسطم چه جذابم
از اولم چشام سگ داشت...!
محمد حسن کاظمی
دختره قیافش شبیه داشبورد نیسانه,از دور میدون عِشرت آباد رد بشه واسش دفترچه اعزام به خدمت رد میکنند, با اون هیکلش از جلو تلوزیون رد شه به این برکت سه قسمت سریالو از دست میدی,بعدنوشته:
نکند مرا بخاطر زیباییییییم بخواهی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی به همین سوی چراغ اعتماد بنفس اینو اگه کاکتوس داشت سالی سه بارهلو میداد!!!!!!
محمد حسن کاظمی
زنی با صورت کبود رفت سراغ دکتردکتر پرسید: چی شده؟
زن گفت: دکتر، هر وقت شوهرم مست می یاد خونه، منو زیر مشت و لگد می گیره دکتر گفت
هر وقت شوهرت مست اومد خونه
یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن
و این کار رو ادامه بده
دو هفته بعد، زن با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت
زن گفت: دکتر، قرقره چای سبز فوق العاده بود
هر بار شوهرم مست اومد خونه
من شروع کردم به قرقره کردن چای سبز وشوهرم دیگه به من کاری نداشت
و الان رابطمون خيلی بهتر شده
حتی اون كمتر مشروب می خوره
دکتر گفت می بینی؟ اگه جلوی زبونت رو بگیری، خیلی چیزا حل می شن