یافتن پست: #این

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

به نظرتون این دختره داره چیکار میکونه؟
1 تقلید از گوسفند
2 چیزی گم کرده
3 خول شوده
4 گوشنش شوده







‏به نظرتون این دختره داره چیکار میکونه؟<br />
1 تقلید از گوسفند <br />
2 چیزی گم کرده <br />
3 خول شوده<br />
4 گوشنش شوده‏








2 دیدگاه  •   •   •  1393/07/3 - 16:06
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

نت رو بدون پسر تصور کنین:


.


.



..


.



.


دخدره عکس میذاره:


تعداد لایک:2 تا


تعداد کامنت :4 تا


کامنتها: اه بازم این لباستو پوشیدی؟


خانومی این رژ اصـــن بهت نمیاد


دیسلایک!


بعلــــــــــه پسر که نباشه زندگی جریان نداره .
دیدگاه  •   •   •  1393/07/3 - 15:58
+2
mohamadjavad
mohamadjavad
عشق لیاقت میخواهد وعاشق شدن جرات...  همشه در پی کسی باش که باتمام کاستی ها وعیب هایت حاظرباشد به تو عشق بورزد وتورا به همه دنیا نشان بدهد وبگوید که:"این تمام دنیای من است"
دیدگاه  •   •   •  1393/07/3 - 12:43
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

دلخور که باشی ، 


خیلی راحت چمدونت رو می بندی و می ری ،


دلت رو تو دستت می گیری و می گذری .


دلتنگ که باشی ،


اگه همه ی دنیا هم جمع بشن و بهت بگن برو 


بازم بهونه ای واسه ی موندن جور می کنی و می مونی .


اما امان از روزی که هم دلخور باشی و هم دلتنگ ...


امان از روزی که پُر از حرف نزده باشی و ناگفته هات بغض بشه تو گلوت ...


اون موقع ست که تو می مونی و یه حجم پُر از بلاتکلیفی و سردرگمی ... 


ولی باید صبور بود


این سردرگمی ها هم می گذره 


مگــــــــــــه نــــــــــــــه ؟؟؟

دیدگاه  •   •   •  1393/07/2 - 22:34
+6
*elnaz* *
*elnaz* *

گاهی سکوت می کنی 
چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی
گاهی سکوت میکنی چون واقعا حرفی برای گفتن نداری
سکوت گاهی یک اعتراضه و گاهی هم انتظار
اما بیشتر وقتها سکوت برای اینه که
هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه...
و این یعنی همون حس تنهایی...!

" خسرو شکیبایی "

دیدگاه  •   •   •  1393/07/2 - 22:27
+8
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
زنی با صورت کبود رفت سراغ دکتردکتر پرسید: چی شده؟
زن گفت: دکتر، هر وقت شوهرم مست می یاد خونه، منو زیر مشت و لگد می گیره دکتر گفت
هر وقت شوهرت مست اومد خونه
یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن
و این کار رو ادامه بده
دو هفته بعد، زن با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت
زن گفت: دکتر، قرقره چای سبز فوق العاده بود
هر بار شوهرم مست اومد خونه
من شروع کردم به قرقره کردن چای سبز وشوهرم دیگه به من کاری نداشت
و الان رابطمون خيلی بهتر شده
حتی اون كمتر مشروب می خوره
دکتر گفت می بینی؟ اگه جلوی زبونت رو بگیری، خیلی چیزا حل می شن
دیدگاه  •   •   •  1393/07/2 - 17:16
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دیدید بچه های ۲-۳ ساله این دوره وقتی میخوان برن مسافرت
صندلی عقب تشک و بالشت واسشون باید بذاری
تبلت داشته باشن که بازی کنن،
مانیتور پشت صندلی باشه تا کارتون مورد علاقه شون رو ببینن…
اونوقت ما که میخواستیم بریم مسافرت بلیط اتوبوس که برامون نمی خریدن هیچی
جلوی پاشون یا تو راهروی اتوبوس می خوابوندنمون
هر کی هم رد می شد یه لگد بهمون می زد .
حالا سوال من اینجاست آیا اون موقع ها یونیسف وجود نداشته ؟
آیا الان میشه حقمون رو پس بگیریم آیا ؟
دیدگاه  •   •   •  1393/07/2 - 14:28
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﭘﺴﺮﺍ:
.
ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ
ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﺍﺱ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻡ
ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ !
Send to >>
ﺳﭙﯿﺪﻩ
ﺭﻭﺷﻨﮏ
ﺁﻧﺎﻫﯿﺘﺎ
ﮔﻞ ﻧﺴﺎ
ﺳﮑﯿﻨﻪ
ﺧﺎﻧﻢ ﺷﯿﺮﺯﺍﺩ
ﺗﺰﺭﯾﻘﺎﺗﯽ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ
ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﯾﯽ
ﺩﺧﺘﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﻋﻤﻪ ﻣﻠﻮﮎ ﺍﯾﻨﺎ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﺍﺯﺵ
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﻭ
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺎﭖ ﻓﺴﻔﺮ ﯼ ﻭ ﺩﺍﻣﻦ
ﺻﻮﺭﺗﯽ ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﭘﺴﺮ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻡ
ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﯿﺪ
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ
ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺟﻠﻮ ﯾﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻣﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺷﻮﻫﺮ ﺵ ﻓﻮﺕ
ﮐﺮﺩﻩ:|
دیدگاه  •   •   •  1393/07/1 - 15:29
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﻣﻌﻠﻮﻣﺎﺗﻰ ﺟﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ :
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﮔﺮﮒ ﺍﺯ ﺟﻦ ﻧﻤﻰ ﺗﺮﺳﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻦ ﺍﺯ
ﮔﺮﮒ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﺪ !!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﺷﺘﺮ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻬﺶ ﻇﻠﻢ ﻛﻨﻪ
ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ !!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﻋﻘﺎﺑﻬﺎ ﺑﻤﺮﮒ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﻧﻤﻰ ﻣﻴﺮﻧﺪ
ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﺮﺿﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺧﻮﺩﻛﺸﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ !!!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﺯﺭﺍﻓﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻓﻘﻂ ٩ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ
ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺑﺪ !!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﻓﻴﻞ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﮔﺮﻳﻪ
ﻣﻰ ﻛﻨﺪ!!!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﺍﺳﺐ ﺍﮔﺮ ﺩﻣﺶ ﻛﻨﺪﻩ ﻳﺎ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﻮﺩ
ﻣﻴﻤﻴﺮﺩ !!!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻭﻗﺘﻰ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩﮔﺮﻳﻪ
ﻣﻴﻜﻨﺪ !!!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﺷﻴﺮ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻯ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﺪ !!!
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ : ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻋﻄﺴﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪﺍﺯ
ﻫﻮﺵ ﻣﻴﺮﻭﺩ !!!
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻭﺍﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩﻡ
دیدگاه  •   •   •  1393/07/1 - 13:33
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﻠﻔﻨﻲ ﺣﺮﻑ ﻣﻲ ﺯﺩﻡ ... ﻳﻬﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﺑﺪﻩ
ﺑﻴﻨﻢ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺯﺭ ﻣﯿﺰﻧﯽ !!! ﮔﻮﺷﻴﻮ ﺍﺯﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻔﺖ : ﭼﻲ ﻣﻲ
ﺧﻮﺍﻱ ؟؟؟؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﻳﻒ !!! ﮔﻔﺖ : ﺧﻔﻪ ﺷﻮ ﻛﺼﺎﻓﺖ ... ﮔﻔﺘﻢ :
ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﻳﻒ !!! ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻧﮓ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ ... ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ
ﺷﺮﯾﻒ !!! ﮔﻔﺖ : ﭼﯽ؟؟ ! ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!! ﮔﻔﺖ : ﮐﯽ؟؟ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!! ﮔﻔﺖ : ﮐﺠﺎ ؟؟ ! ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!! ﺗﻠﻔﻦ :
ﺑﯿﺴﺘﻮ ﻧﻪ ، ﺩﻭﺗﺎ ﺷﯿﺶ ... ﺧﻮﺩﺷﻢ ﺧﻨﺪﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻮﺷﯽ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﮔﻔﺖ
ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﺎﺣﺎﻟﯿﻪ
دیدگاه  •   •   •  1393/07/1 - 13:20
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ