شماهاهم وقتی بچه بودین مامان باباتون بهتون میگفتن اگه دستتون رو از پنجره ماشین بیرون کنید بعد کامیون رد شه دستتون قطع میشه؟؟ یا فقط پدرمادرمن با روح و روان من بازی می کردن؟؟!
اصن یه وضعی!
من یک درس داشتم توی زیز زمین پایین نماز خونه برگزار میشد اسمش بود آز مصالح ساختمانی اونجا سوسک داشت خفن تازه سوسکاش هم جالب بودن پاهاشون بلند بود مدل شاسی بلند بودن دیگه هرکی بود ترسش ریخت و از سوسک دیگه نترسید.