♥ نگار ♥
سلامتیه بچه ای که وقتی رفت تو یخچال دید هیچی نیست بخوره، نگاهی به پدرش انداخت دید سرش پایینه، شیشه آب رو برداشت سر کشید و گفت چقدر تشنم بود بابا...
به سلامتیه اونی که از درون شکست اما نذاشت غرورش جلو یه نامرد خورد شه،،،!
سلامتیه بعضی دخترا نه واسه چشمای ناز و پوستای صافشون، واسه قلبای پاکشون...
به سلامتی بعضی از خاطرات خوشی که هنوزم وقتی یادشون میوفتی با یه لبخند کوچولو کنج لبت تا چند لحظه حال و هواتو بدجوری عوض میکنه،،
سلامتیه پدربزرگا که هیچوقت عجیجم و خوجکلم وعجقم وجوجو...نگفتن ولی با زنشون 50 سال عاشقانه زندگی کردن... ♡♥♡
♥ نگار ♥
بچه:مامان اولین چیزی که بابا بهت گفت چی بود؟
مامان:مرسی از اکسپت
♥ نگار ♥
پدر به دختر: پاشو یه لیوان اب بیار برا بابا
دختر به پدر: ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم حال ندارم
دختر کوچیکتر به بابا: بابا ولش کن این خیلی بی ادبه پاشو برو خودت بخور یه لیوانم واسه من بیار
محمد حسن کاظمی
یه شب تو تاریکی قلیون میکشیدم
یه دفعه یه جن اومد جلوم ایستاد
گفتم بسم الله ..
نرفت !
بلندتر گفتم بسم الله .. بازم نرفت
یه دفعه بهم گفت : اگه کل قران هم بخونی فایده نداره ،، من جن نیستم ، باباتم توله سّگ !!
♥ نگار ♥
مورد داشتیم دختره تو مراسم کفن و دفن باباش
فامیلا بهش گفتن مشکی چقدر بهت میاد
با جنازهء باباش عکس انداخته گذاشته فیسبوک بالاشم نوشته :
ی روز خوب با پدر مرحومم (crazy)
خدایا خودت ظهور کن !!!