یافتن پست: #بابا

حمید
حمید
بابابزرگم داشت تو خواب صداهاي عجيب و غريب در مياورد !خانمم ميگه داره خرناس ميكشه؟! پَ نه پَ داره كانكت ميشه ولي چون تو محل ما ADSL نميدن از dial-up استفاده ميكنه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 23:53
+3
حمید
حمید
بابام رفته هويج خريده مي گه: عقلت كه كار نمي كنه! پس اين هويج و كوفتت كن كه حداقل چشمات براي تقلب كار كنه!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 23:36
+1
حمید
حمید
از تركه ميپرسن miscall ميدوني چيه؟؟ ميگه آره بابا واحد اندازه گيري زعفروونه ديگه ، مثلا يه miscall زعفرروون !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 22:59
+2
حمید
حمید
نصف شب ماشين خاموش شده زنگ زدم ميگم بابا باطري ماشين تموم كرده روشن نميشه. ميگه يعني خالي شده؟ پ ن پ واقعا تموم كرده دارم ميبرم خاكش كنم گفتم ببينم تو هم مياي؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 22:57
+2
gha3m
gha3m
اگه ما بچه ها لیوان بشکنیم : ای دست و پا چلفتی -اگه مامانه بشکنتش : قضا بلا بود -اگه باباهه بشکنتش : این لیوان اینجا چیکار میکنه... به سلامتی همه مامان باباها و بچه های چلفتی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 15:56
+2
gha3m
gha3m
به سلامتي... * به سلامتي کسي که وقتي بردم گفت : اون رفيــــــــــــــــــــــــق منه ....... وقتي باختم گفت : من رفيـــــــــــــــــــــــــــقتم ...... *به سلامتي درياچه اورميه... نه بخاطر اينكه مظلومه فقط به خاطر اينكه هيچ وقتي اجازه نداد كسي توش غرق بشه... *به سلامتي‌ اون بچه‌اي که شيمي‌ درماني کرده همه ی موهاش ريخته، به باباش ميگه بابا من الان شدم مثل رونالدو يا روبرتو کارلوس؟ باباش ميگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تيپ تري .... *به سلامتي همه اونايي که خطشون اعتباريه ولي معرفتشون دايميه! *به سلامتي اونايي که به پدر و مادرشون احترام ميذارن و ميدونن تو خونه اي که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نميشوند . *به سلامتي همه باباهايي که رمز تموم کارتهاي بانکيشون شماره شناسنامشونه... *به سلامتي مادر که بخاطر ما هيكلش به هم خورد. *به سلامتي کسي که ديد تو تاکسي بغليش پول نداره به راننده گفت :پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن....! * به سلامتي بيل! که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه. * به سلامتي اوني که بي [!]، ولي ناکس نيست * به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه * به
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 11:25
gha3m
gha3m
بـــــی تـــو هـــــرگز
.
.
.
.
با تو ، بابام نمیذاره.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 11:21
gha3m
gha3m
بابام اومد نصیحتم کنه گفت : به جایِ موبایل و کامپیوتر , سعی کن با دیگران تماس فیزیکی داشته باشی ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 02:31
+1
mina_z
mina_z
غضنفر عينک دودی می زنه میره بيرون پسرشو می بينه محکم می زنه زير گوشش ميگه اين موقع شب بيرون چيکار می کردی ؟ بچش ميگه بابا شب نيست عينکتو بردار غضنفر عينکشو بر می داره دوباره می زنه زير گوش پسرش ! پسرش ميگه چرا می زنی ؟ ميگه از ديشب تا حالا اينجا چیکار می کردی ؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 00:31
+6
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
شماره ی جدیدم زنگ زدم به دوستم میگم امروز تو مدرسه نبودی میگه تو از بچه های مدرسه ای گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ از بچه های باباتم گمشده بودم بعد از ۱۸ سال میخوام به آغوش گرم خوانواده برگردم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 23:56
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ