یافتن پست: #بابا

ronak
ronak
بذارین بخوره نامردا !! کوفتش کردین غذاشو بابااااا :))))
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 23:17
+5
gha3m
gha3m
اگه نفر قبلیت بمیره چی کار می کنی؟ فقط مونده همينو بگيم والا بقرآن !!!!! ۱_خوشحال میشم ... ۲_خدا رو شکر ۳_ناراحت میشم ۴_به من چه می خواست نمیره ... ... ... ... ... ۵_چه بد ازش طلب داشتم ۶_انقدر ازش بدم میومد همون به[!] مرد ۷_خدا نکنه اون عشقمه میزدم بیان ببرنش ۹_منم می میرم ۱۰_اصلا"مهم نیست ۱۱_از ناراحتی میرم یه پاکت سیگار میکشم ۱۲_ولش کن حالا شام چی میدن ۱۳_مرگ حق است خدا بیامرزش ۱۴_غلط کرده مرده من لباس مشکی ندارم ۱۵_حالا نمی شد فردابمیره من الان تو فیس بوکم ۱۶_وای خدای من چقدر بد شد ۱۷_به ممل سکته میگم بره دفنش کنه ۱۸_دیدی چی شد ۱۹_به admin میگم از گروه بندازش بیرون ۲۰_خوب شد مرد وگرنه خودم می کشتمش ۲۱_واسش فاتحه می خوندم ۲۲_انقدر گریه می کردم تا بمیرم ۲۳_حیف شد ادم خوبی بود ۲۴_از دستش راحت شدم ۲۵_این که من میشناسم هفت تا جون داره تا مارو نکشه نمی میره ۲۶_از خوشحالی جشن می گیرم ۲۷_ای بابا تکراری شد دیگه ۲۸_تا صبح لایک میفرستم ۲۹_باورم نمی شه ۳۰ _فرار میکنم ۳۱_تسلیت میگم ۳۲_از ترس سکته می کنم ۳۳_از خدا واسش طلب امرزش میکنم ۳۴_سکوت میکنم از خودم شروع کنین
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 19:50
+3
mitra
mitra
مامان بهروز داروخونه داشته، يك روز جلو در مغازه بزرگ مينويسه: سوسك كش جديد رسيد! خلاصه بعد يك مدت يك بابايي مياد تو ميگه: ببخشيد، جريان اين سوسك‌كش جديد چيه؟ اين خونة ما رو سوسك سر گرفته. ننه بهروز ميگه: اين دارو خيلي جديده و بازدهيش هم تضمينيه. شما اين دارو رو ميريزيد تو يك قطره چكون، بعد كشيك ميكشيد تا سوسكها رو بگيريد. هر سوسك رو كه گرفتيد، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازين دارو ميچكونيد، بعد از يك مدت سوسكها كور ميشن و خودشون از گشنگي ميميرن! يارو كف ميكنه، ميگه: خوب آخه اگه سوسكها رو بگيريم كه همونجا درجا مي‌كشيمشون! طرف ما ميره تو فكر، بعد يك مدت ميگه: آره خوب، ازون راهم مِشه!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 18:21
+4
sasan pool
sasan pool
وای مامان دیدی سکه شده 1 میلیون .بدو بابا رو طلاق بده.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 17:49
ALI SHABAN
ALI SHABAN
سلامتیه اون پسری که... 10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت...** 20 سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت.... **30 سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!!! باباش گفت چرا گریه میکنی..؟ گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...!
3 دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 01:37
+8
ALI SHABAN
ALI SHABAN
داستان خدا.:: دیدگاه رو بخونید::.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 01:35
+6
ronak
ronak
بابا فکر بد نکنید . راه های بهشتو نشونش میده
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 00:25
+6
gha3m
gha3m
من عاشق اون دختری هستم که درسته...فشن نیست...باباش ماشین شاسی بلند نداره بیاد دنبالم مارک کفشش دیگه آخرش کفش ملیه...زیر ابروهاش رو برنمیداره که پسر کش بشه...مارک تی شرتش هم دیگه آخرش تمساح ِ...پول نداره هر شب ببرتم بیرون خرجم کنه ...ولی...حرفش حرفه...وقتی میگه دوست دارم یعنی واقعاً دوستت داره!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 00:18
+5
ronak
ronak
اینا بابامو خوردن باید حالشونو بگیرم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 00:16
+6
zahra
zahra
شوهر برگزیده ی جهان
13 دیدگاه  •   •   •  1390/11/4 - 21:48
+10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ