یافتن پست: #بابا

ronak
ronak
به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟ میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد… میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکـ.ست افتاد. بهش میگن اون موقع مرد؟؟ میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد. میگن:خوب این دفعه مرد ؟ میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد! بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟ میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:00
+3
ronak
ronak
salam be dostay golam{-25-}
11 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 19:45
+5
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل يکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در اومده، تازه مي پرسن دردت اومد؟ پــــ نه پــــ از اينکه مي بينم رابطه شما دوتا انقدر خوبه و با هم همکاري مي کنيد، دارم اشک شوق مي ريزم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 14:52
+7
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
دارم چايي مي خورم داغ بود سوختم. بابام مي پرسه سوختي؟ مي گم پــــ نه پــــ رفتم مرحله بعد
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 14:51
+4
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
سر صبح جمعه از سروصداي زياد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه مي بينم بابام هي داره دره يخچالو باز مي کنه باز مي بنده، بهش مي گم چي شده سر صبح خراب شده ؟ گفت : پــ نه پــ دارم مي بندم باز مي کنم بلکه رفرش بشه يه چيزي پيدا کنيم بخوريم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 14:50
+4
ebrahim
ebrahim
داشتم چایی می خوردم داغ بود سوختم. بابام می پرسه سوختی؟ می گم پـَـــ نــه پـَـــ رفتم مرحله بعد...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:04
+1
ebrahim
ebrahim
دیروز رفتم نون بربری گرفتم اومدم خونه بابام گفت نون بربریه؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بیسکویت خانوادست !
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 14:40
+3
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 01:36
+1
ronak
ronak
پسرها نمی‌توانند ۱- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند! ۲- از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند و after shave نزنند! ۳- پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج نیفتند! ۴- در میهمانیها و محافل خانوادگی احساس بامزگی نکنند و چرت و پرت نگویند! ۵- ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی و غیره نکنند! ۶- کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات قهوه‌ای نزنند! ۷- احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به آبجی کوچیکه گیر ندهند! ۸- از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین رو در نیارند! ۹- چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 00:50
+1
-1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ