یافتن پست: #بازی

saqar
saqar
در CARLO
اگه عشق وجود داشت آدمها احساس تنهایی نمیکردن اگه عشق بود همه دنبال نیمه گمشده اشون نبودن عشق و عاشقی دوره اش تموم شده جاشو هوس و هوسبازی پرکرده آره عزیزم خیالت راهت امروزه روز تب تند آدمافقط برای تن توست نه احساست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 17:55
+7
mariyana ghasemi
mariyana ghasemi
سلام. من mariyana ghasemi هستم، از اعضای جدید ... :)
47 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 13:00
+10
MiSs Roya
MiSs Roya
وقتی بچه هایی رو میبنیم که انواع اسباب بازیهای متنوع دارن و نمیدونن با کدومش بازی کنن ؛ یادمون نره کم نیستن بچه هایی که با آشغالهای ما؛ چیزی درست میکنن و خودشونو با اون سرگرم میکنن ♥ ♥ ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 00:29
+2
saman
saman
در CARLO
خسته از عشق بازی با واژه ها
یک دل سیر لال می شوم

و تنها خیره می مانم

به لبهایت .

و انتظار

که نام من چرا جاری نمی شود .

از من چه انتظاری داری ؟

از بس برایت مرده ام ،

از بس کلمات را قربانی کرده ام ،

بوی تعفن گرفته دستانم .

لال شده ام و لال می مانم .

برای اینکه دیگر لبهایم از نجوای نام تو

گُر نگیرند .

و من خسته ام .

از تو

و دنیای تو .

دیوانه شده ام

از بس به تو فکر کرده ام .

دیوانه شده اند

کلمات ، واژه ها

از بس نام تو را تکرار کرده اند .

و من

سخت تلاش می کنم

که تا ابد لال بمانم .

برای اینکه دیگر ٬هرگز نگویم

دوستت دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 11:09
+4
alireza
alireza
پبه سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:32
+5
behzad
behzad
به سلامتی مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریف به احترامش بازی نمی کن
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:20
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
به سلامتیه نسل من که خسته شد از بس دزدکی بوسید...
دزدکی حرف زد...
دزدکی در آغوش گرفت...
دزدکی عشق بازی کرد...
دزدکی دوست داشت...
خسته شد....
خسته ...
این روزها شیرین میزنم ؛ بی آنکه پای فرهادی در میان باشد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 12:03
+3
reyhan 70
reyhan 70
عروس متولد 74 داماد متولد 72!
کدام گزینه صحیح است؟
1) ما ترشیدیم رفت
2) اینا خاله بازی راه انداختن
3) دارندگی و برازندگی
4) پسره و دختره چیزی تو خودش دیده حتما
5) تف تو روشون که اینطوری احساسات ما رو جریحه دار می کنند
6) من زن مــــــــی خـــــــــــوام <img src=(" title=":((" />( !!××!!

جواب من: گزینه 1
جواب شما؟؟؟؟؟
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 23:35
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
بچه ها این پست و باز نشر کنید یکم بازی کنیم
[لینک]
9 دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 22:57
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
چه کسی برای عشق بازی ما شعراتل متل خواند...
که پایت را به این راحتی از زندگی ام ورچیدی....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 22:46
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ