خیانت را دوباره در دلم تکرار کردی " تو "
عجب دیوانه بودم من که بستم دل به چشمانت
و کار قلب این دیوانه را دشوار کردی " تو "
چقدر از التماسم پیش مردم آبرویم رفت
چقدر این چشم ها را پیش مردم خوار کردی " تو "
شنیدم بارها با دیگران بودی ولیکن حیف
شهامت مال هرکس نیست،پس انکار کردی " تو "
چقد اشعار زیبایی برایم خواندی و گفتی
و بازی با دل بیمار من بسیار کردی " تو "
شبی که دیدمت با دیگری در کوچه جا خوردی
وناچار این طلوع تازه را اقرار کردی " تو "
دلم می خواست عکست پیش من باشد،نشد زیرا
مرا در دادن هرچه که بود اجبار کردی " تو "
نمی بخشم تو را،او را و هرکس را که بد باشد
خدایم خود تلافی می کند هرکار کردی " تو "
نمی بایست نفرین آخر پیمان ما باشد
مرا اما به این کار غلط ناچار کردی " تو "
دلم را دیگر از هرچه نگاه و آرزو کندم
تمام پنجره های مرا دیوار کردی " تو "
چه حسنی داشت درد این شکست تلخ،می دانم
مرا از خواب عشق و عاشقی بیدار کردی " تو "
دیگراین ناله هافایده ندارد.حالااشکهایت رابه پای سنگی بریز
که برروی مزارم می گذارند.من رفته ام،
خیلی پیش ازآن که توبه خودبیایی رفته ام.
رفتم تالحظه های تنهایی ام راپشتحصاری ازفراموشی هاپیداکنم.
دیگراین گریه هاوفریادهانه توراتخلیه می کند
ونه مرازنده می کند.
ولی بااین حال قول می دهم همیشه به سراغت بیایم.
هنوزهم باگریه هات می گریم وباخنده هات می خندم.
مثل همیشه برات ازخودم،
ازدنیای ساکت کودکی هام می گویم.
من تورامثل همان سادگی هاخواهم بخشید،
توتقصیری نداری.آنهانمی دانندچه رنج هایی تحمل کردی.
آنهانمی دانندچه قدرهمیشه تنهابودی.
وطعم تلخ غربت وبی همدمی راسالهاوسالهاتنها،به دوش کشیدی.
نمی دانند چه قدرفلاکت وبدبختی راتحمل کردی.
من تورامی بخشم چون می دانم باتوچه کردند:
باتو،بابچه ات بااحساس وغرورت بازی کردند
وازطعم تلخ این بازی به نفع خودسودبردند
وباصدای بلن خندیدند.
من توراقبل ازاین نیزبخشیده بودم،
وقتی ابرازعشق کردی،
وقتی ترکم کردی،
وقتی طعنه هات روبه پام ریختی،
وحتی وقتی منوکشتی.بازهم توروبخشیده بودم،
قبل ازاین که بمیرم.
خانه دلم همیشه تاریک وتنها بود،
قلبم همیشه تورامی طلبید،
ولی حالامن مرده ام درآرامش ابدی،
آسایشی دورازهرگونه رنج وتنهایی وحسرت،
دراین بسترسردخاک دیگرجسم وروحم ازدوری تونمی لرزه
وبهانه گیری نمی کند،ولی می دانم که دلم برات تنگ می شه.
برای نگاه عاشقت،
برای عشق نوجوونی ات.
من مرده ام واین آرامش زیرخاک رومدیون توهستم.
توهم منوببخش،اگردرکشاکش زندگی وگریزوناگریز
این حیات تلخ،بهانه ات راکردموبه سراغت آمدم.
مراببخش برای هر آنچه خواستم وبودی،
خواستی وبودم،وبرای هرآنچه که نمی دانم.
اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم
می کوشم بیشتر اشتباه کنم
نمی کوشم بی نقص باشم.
راحت تر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آن چه حالا هستم
در واقع، چیزهای کوچک را جدی تر می گیرم
کمتر بهداشتی خواهم زیست
بیشتر ریسک می کنم
بیشتر به سفر می روم
غروب های بیشتری را تماشا می کنم
از کوه های بیشتری صعود خواهم کرد
در رودخانه های بیشتری شنا خواهم کرد
جاهایی را خواهم دید که هرگز در آن ها نبوده ام
بیشتر بستنی خواهم خورد، کمتر لوبیا
مشکلات واقعی بیشتری خواهم داشت و دشواری های تخیلی کمتری
من از کسانی بودم
که در هر دقیقه ی عمرشان
زندگی محتاط و حاصلخیزی داشتند
بی شک لحظات خوشی بود اما
اگر می توانستم برگردم
می کوشیدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نمی دانی که زندگی را چه می سازد
این دم را از دست مده!
از کسانی بودم که هرگز به جایی نمی روند
بدون دماسنج
بدون بطری آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم، سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم ، می کوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخه سواری می کنم
طلوع های بیشتری را خواهم دید و بابچه های بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
نگاهم را بخوان...
می دانم!
به دلم افتاده...
من را ، از هر طرف
که بخوانی ام!
نامم بن بستیس، بر دیواری بلند
من ، سالهاست
دل بسته ام به طنابی،
که هروز لباس عشق، نم چشمانش
خیس میکند!
و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهن
می کند!
به فال نیک گیرم...
برایـم،
به دروغ
پایت را میکشی
وسط ، تمام بازی های کودکانه...
معـرکه میگیری
و چه کودکـانه، هربار
بیشتـ
عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال گفت: حق سرمربی یک تیم است که در مورد لباسهای تیم نظر بدهد، مگر او در مورد قیمت لباسها حرف زده است؟
1392/05/28 - 16:21احمد شهریاری در خصوص بازی روز چهارشنبه آبیپوشان مقابل نماینده تایلند مشکلات مالی باشگاه استقلال و اتفاقات چند روز اخیر در راس این باشگاه صحبتهای زیر را انجام داد.
تیمتان چهارشنبه یک بازی حساس مقابل نماینده تایلند دارد.
خوشبختانه با اختلاف یک امتیاز در جایگاه دوم لیگ برتر هستیم و در بازی آینده آسیایی نیز باید مقابل تیم قدرتمندی به میدان برویم که شش هفت بازیکن اسپانیایی دارد. سرعت تیمی آنها بالا است ولی ما از انرژی هواداران استفاده میبریم و چهارشنبه منتظر حضور 100 هزار ایرانی هستیم که بتوانیم از امتیاز خوبی خانگی استفاده کنیم.
این روزها مباحث زیادی از جمله مجادله کلامی قلعهنویی و علیپور مطرح شده که به نظر میرسد در آستانه بازی آسیایی استقلال به نفع تیم نباشد.
من ابتدا با توجه به همه شرایط و حضور تیممان در جمع 8 تیم برتر آسیا از همه عزیزان در هر رده و مقام و منصب میخواهم که آرامش استقلال را حفظ کنند چون هر اتفاق و افتخار به وجود آید، برای ایران است. ممکن است در برخی مواقع مباحث فنی میان مدیریت و کادر فنی وجود داشته باشد اما در بحث توپها شاید به خاطر عدم تعریف وظایف است که سازمان مربوطه آن را تعریف نکرده و این مباحث به وجود میآید.
شفافتر صحبت میکنید؟
در هر سازمانی ممکن است از متخصصانی استفاده شود ولی اگر توپی وارد این مملکت میشود باید با تائید متخصصین و با شاخصه استانداردهای مورد نظر مورد استفاده قرار گیرد که فکر میکنم این مسئله ضعف عمده در فدراسیون است که دوستان در این زمینه مشکلاتی را به وجود آوردهاند. اگر قلعهنویی، دایی و خیلی از بازیکنان به این توپها اعتراض دارند باید علت آن را جویا شد چون برای فوتبال ما خوبیت ندارد که اعتراض انجام گیرد ولی توجه انجام نشود. تیم ما 2 روز دیگر باید در رقابت آسیایی بازی کند و نظر قلعهنویی کارشناسانه و دلسوزانه بود.همه هم باید نسبت به این نظر احترام بگذارند.
اما ظاهرا این اتفاق نیفتاده و خیلیها به این موضوع انتقاد کردند که چرا دایی و قلعهنویی باید به توپها اعتراض کنند. حتی علیپور در اظهار نظرهای چند روز اخیر خود به سرمربی استقلال فرصت داده تا در مورد رابطه این توپها با مافیا مدارکش را رو کند.
من اعتقاد دارم این صحبتها درست نیست و باید همه چیز کارشناسی شود نباید در مقابل نظر کارشناسی یک مربی ،رسانهای پاسخ بدهیم. همه قبول دارند که قلعهنویی و دایی بزرگان فنی ما هستند و وقتی یک صحبت را مطرح میکنند حرف آنها با حرف یک انسان عادی فرق میکند. ما باید قبول کنیم که صحبت دو کارشناس فنی با صحبت یک انسان عادی تفاوت دارد. کلا با این گونه حرفزدنها فوتبال ما ضربه میخورد.
اما همین گونه حرفزدنها باعث بروز اختلافاتی بین کادر فنی و مدیریت باشگاه استقلال شد.
در استقلال وظایف مشخص است و هیچ کس در کار دیگری دخالت نمیکند اما قلعهنویی در مورد کیفیت توپها که اتفاقا پایین هم هست، صحبت کرده. در مورد قیمت که حرفی نزده است. ما باید این حق را به سرمربی تیم بدهیم که در مورد کیفیت توپ حرف بزند. در همه جای دنیا اینگونه است. هر زمان توپ و پیراهنی وارد باشگاه میشود ابتدا سرمربی و کاپیتان آن پیراهن را میبینند و در صورت تائید آنها، آن را به مدیرعامل منتقل کرده تا وی مذاکرات را برای عقد قرارداد انجام دهد. من فکر میکنم در مورد بحث توپها و بحث کلان فدراسیون هم باید تجدید نظر کند.
یکی دیگر از مشکلات باشگاه استقلال در این روزهای اخیر مسائل مالی است که سرمربی تیم به آن اشاره کرده هر چند فتحاللهزاده در فصل نقل و انتقالات تیم خوبی را روانه مسابقات کرد.
بحث مالی مهمترین مسئله در بحث مدیریت است ما قهرمان ایران هستیم در آسیا حضور داریم و شاکله تیممان، شاکله تیم ملی است. به اعتقاد من درآمدهای باشگاه با هزینهها یکسان نیست و باید درآمدهای جدیدی داشته باشیم و با آن منابع قبلی نمیتوانیم کار باشگاه را پیش ببریم که اگر اینگونه باشد همه دچار مشکلی میشویم.
نقش هیئت مدیره در این بحث مالی چیست؟
هیئت مدیره تصویبکننده برنامهها است بیشتر طرحها توسط مدیرعامل اجرا میشود ولی من اعتقاد دارم این روش فعلی پاسخگو نخواهد بود و باید شکلهای جدیدی برای درآمدزایی ترسیم شود. هیئت مدیره وظیفه پولرسانی ندارد آنها فقط طرح و برنامهریزی را در اختیار مدیرعامل میگذارند که همین حالا هم این شرایط وجود دارد اینکه فکر کنند هیئت مدیره باید پول بیاورد فکر درستی نیست. مثلا در رئال مادرید وقتی پرس مدیرعامل میشود مدیر قبلی به این دلیل از کارش رفته که نتوانسته موفق باشد و به همین دلیل تغییرات ایجاد میشود. که اگر مدیریت جدید هم نتواند از لحاظ مالی باشگاه را دگرگون کند باز هم آن را تغییر میدهند با این رویه استقلال و پرسپولیس دچار چالش میشوند و نمیتوان باشگاه را اداره کرد.
یعنی نظر کلی شما این است که در راس مدیریت باید تغییراتی از لحاظ درآمدزایی ایجاد شود که به باشگاه هم کمک شود، درست است؟
قطعا و یقینا همین گونه است. مدیریت باید برنامههای جدیدی داشته باشد و فکری جدید برای سیستم مالی باشگاه ترسیم شود. من به عنوان عضو هیئت مدیره به صورت شفاف این مورد را عرض کردم.
و صحبت پایانی؟
اینکه هواداران ایرانی روز چهارشنبه نمایندگان کشورشان را در ورزشگاه آزادی تنها نگذارند.