یافتن پست: #برایم

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

صدای پایت ، خوش آهنگی بود برایم ، عمیق تر از مثنوی ، سکوتت گویاترین نجواهای عاشقانه و نگاهت صمیمی ترین پیوند .


دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 23:33
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایــــــــا !

اگر روزی فراموش کردم خدای بزرگی دارم . . .

تو فراموش نکن بنده ی کوچیکی داری . . .

با نوازشی و یا تلنگری آرام وجودت را . . .

همراهیت را . . .

مهربانی و بزرگیت را . . .

برایم یادآوری کن ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 12:06
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

باران ببارد یا نبارد …
چتر داشته باشم یا نداشته باشم …
پائیز باشد یا نباشد …
هیچ کدام برایم فرقی ندارد …
من از تمام رمانتیک های آبکی خسته شده ام


دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 00:13
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند نه همدردی،
نه دلسوزی، نه حتی یاد دیروزی... هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،

میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم
.
ببار امشب که تنها آرزوی پاک این دفتر گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا نه همدردی،
نه دلسوزی، فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری
به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...  

دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:37
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو را من “تو” کردم

وگرنه “او” هم زیادت است

پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 20:08
+3
saman
saman
 عده ای دوست در یک میهمانی شام گرد هم جمع شده بودند. هر یک از آن ها خاطراتی از گذشته تعریف می کردند، یک نفر پرسید"بهترین روز عمرتان کدام روز بوده است؟" زن و شوهری گفتند:" بهترین روز عمر ما روزی بود که با هم آشنا شدیم."زنی گفت:" بهترین روز زندگیم روزی بود که نخستین فرزندم به دنیا آمد." مردی گفت:" روزی که از کارم اخراج شدم بهترین و بدترین روز عمرم بود. آن روز، باعث شد که روی پای خود بایستم و راه تازه ای را شروع کنم  و از آن روز از هر قسمت زندگیم رازی بودم." این گفتگو ادامه داشت تا اینکه به زنی رسید که تا آن هنگام ساکت بود. از او پرسیدند "بهترین روز عمر تو چه روزی بوده است؟" زن گفت:"بهترین روز زندگی من امروز است زیرا امروز روزی است که بیش از همه روز ها برایم ارزشمند تر است. من نمی توانم دیروز را به دست بیاورم آینده هم مال من نیست. اما امروز مال من است. تا آن را هر طوری که می خواهم بگذرانم و از آن جا که امروز تازه است و من هم زنده هستم پس بهترین روز من است و خدا را برای این شکر می کنم."
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 17:31
+3
roya
roya
مرا نمیخواهی دیگر میدانم
حتی اگر مرا ببینی هم نمیشناسی مرا دیگر میدانم
اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را میخوانم
چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو میمانم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 21:48
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
دکتر ها جوابم کردند …
دارویی را که نایاب است را برایم تجویز کرده اند ، تمام داروخانه های شهر را گشتم ، همه گفتند تحریم است …
داروی “تو”
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 00:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایــــــــا !

اگر روزی فراموش کردم خدای بزرگی دارم . . .

تو فراموش نکن بنده ی کوچیکی داری . . .

با نوازشی و یا تلنگری آرام وجودت را . . .

همراهیت را . . .

مهربانی و بزرگیت را . . .

برایم یادآوری کن ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 14:43
+1
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
‏با من مدارا کن ، بعد ها دلت برایم تنگ خواهد شد …
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 13:11
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ