ebrahim
دختر هفت ساله: این اتفاق تاسف بار در محله ی جردن رخ داده
ebrahim
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟
دختر :بله ،شما؟
ناشناس : من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم !!
شماره ناشناس بعدی :
ناشناس : دوست پسر داری؟
دختر : نه نه اصلا
ناشناس : من دوست پسرتم ... واقعا که ...
دختر : عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
ناشناس : خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو....!
sasan pool
از قدیم گفتن تساوی حقوق زن و مرد.به این مطلب طنز در دیدگاه نگاه کنید.
zahra
هرکی عدالت رو دید سلام من و بچه های پیج رو بهش برسونه
sepideh
لحظات را طي کرديم تا به خوشبختي برسيم اما وقتي رسيديم فهميديم خوشبختي همان لحظات بود
ebrahim
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟؟؟
دختر هفت ساله: این اتفاق تاسف بار در محله ی جردن رخ داده : مادر دختر ۷ ساله از خانه بیرون میرود برای خرید بعد از ۱۰ دقیقه دختر درب خانه ی همسایه را میزند پسری ۲۷ ساله به اسمه مهدی در رو باز میکنه با روی خوشی با الناز صحبت میکند الناز میگوید : من تنهام میشه بیایید خانه ی ما زیر غذا رو کم کنید تا مادرم برسه من از گاز میترسم. وگرنه خودم این کار انجام میدادم، مهدی که متعجب شده بود به خانه ی دختر ۷ ساله(الناز) میرود، وقتی مهدی وارد میشود میبیند گاز روشنه زیره گاز رو کم میکنه بعد الناز برای مهدی یک لیوان شربت میاره داخل شربت داروی بیهوشی ریخته بود، مهدی با خوردنه شربت به خوابی عمیق فرو میرود در همین لحظه الناز داد میزنه مَـمـّــــد بیا یه نفر سرکار رفته همه ی این متن رو خونده
1390/11/21 - 23:34خیلی بدی داشت اشکم درمی اومد
1390/11/21 - 23:37kha z z z z bood
1390/11/21 - 23:39 ( لايک توسط 1 کاربر )gerye kon eshkal nadare,mer30
1390/11/21 - 23:41ebi dashtiiiiiiiiiim?????
1390/11/22 - 01:03