یافتن پست: #برس

عسل ایرانی
عسل ایرانی
رفتم میوه فروشی ...خیار کیلویی 1500 تومن ، موز کیلویی 1700 تومن...واقعا کِی خیار فکر میکرد به همچین منزلتی برسه؟ از بین رفتن اختلاف طبقاتی یعنی همین..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 14:53
+8
-1
hadith
hadith
چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 23:34
+1
مهسا
مهسا
عجیب نیست؟ چه خون آشامانی هستند درختانه قبرستان شهرمان، وقیحانه از پوست و گوشت عزیزانمان میمکند و بالا میروند···
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 19:59
+3
ebrahim
ebrahim
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟ دختر :بله ،شما؟ ناشناس : من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم !! شماره ناشناس بعدی : ناشناس : دوست پسر داری؟ دختر : نه نه اصلا ناشناس : من دوست پسرتم ... واقعا که ... دختر : عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!! ناشناس : خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو....!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 18:11
+3
pooriya jooon
pooriya jooon
پدربزرگم فوت كرده تو قبرستونيم دوستم زنگ زده ميگه كجايي؟ ميگم بهشت زهرا ! ميگه واسه چي ؟ ميگم واسه پدر بزرگم. ميگه اِ ؟ فوت كرده ؟ ميگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمريني اومديم مانور !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:04
pooriya jooon
pooriya jooon
يه زن نداريم كه هر روز پاميشه ميز صبحانه اماده باشه 2.يه زن نداريم لباسامون رو اتو بزنه 3.يه زن نداريم غصه ي چك فردامون رو بخوره 4. يه زن نداريم واسه وام خونه طلاهاش رو بفروشه 5.يه زن نداريم وقتي ميريم خونه ي مامانش برامون سفره بندازه بيا و ببين 6.يه زن نداريم وقتي مياد خونه ي مامانينا همش سر پا باشه 7.يه زن نداريم واسمون هفت رنگ ارايش كنه 8.يه زن نداريم تا ما نيايم شام نمي خوره 9.يه زن نداريم وقتي مريضيم پاشويمون كنه تا صبح هم بالا سرمون دعا كنه 10يه زن نداريم تا چهلش نشده بريم يه زنه ديگه بگيريم 11.يه زن نداريم درد زايمان بكشه بد ما بگيم دختره؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟ 12.يه زن نداريم ندونيم چه طور بچه بزرگ شد و بي خوابي بكشه 13.يه زن نداريم غر بزنيم اين چيه ناهار درست كردي؟ 14يه زن نداريم هم بيرون كار كنه هم تو خونه اخرشم بگيم اقساط اين ماه و تو بده 15.يه زن نداريم با ما تيتيشي حرف بزنه نكنه تومونمون دوتا بشه 16.يه زن نداريم تكه كلامش باشه خدا ساييه تورو از سرم كم نكنه 16.يه زن نداريم خونرو بكنه دسته گل 17.يه زن نداريم ارث باباش بهمون برسه 18.يه زن نداريم تا از سر كار مياييم كتمونو از رو شونهام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 15:50
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
تو كوچمون زمین رو برای طرح فاضلاب كندن، فامیلمون اومده خونمون میگه زمین رو واسه فاضلاب كندن؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ دارن میكنن تا برسن به چاه نفت.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 00:07
+4
-1
sahar
sahar
1000بار900جمله ی عاشقانه را در 800 جای مختلف به 700 زبان و با 600 شکل پیش 500نفر طرح کردم و400 تای آن ها 300 جمله را به 200 زبان در 100 برگ ترجمه کردند90 تای آن ها را در 80 روز روزی 70 دفعه برای خودم نوشتم60 تای آن ها را آموختم50 بار 40روز روزی 30 دفعه تکرار کردم 20 بار 10 سوال به مدت 9 روز تکرار کردم به 8 سوال 7بار 6جواب دادم در فاصله ی5روز دارای 4بار 3جا در مدت 2 روز تو را دیدم و عاشقانه نگاهت کردم تا روزی برسد که من یک بار بگویم دوستت دارم
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 15:05
+8
vahid
vahid
یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد. ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد. وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت.
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، و سرانجام الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد!
ملا نصر الدین با خود گفت لعنت بر من که نمی دانستم اگر خر به جایگاه رفیع و بالایی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را از بین می برد.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 13:58
vahid
vahid
از عشق های این روزها... داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت ...چه برسد شیرین و فرهاد....
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 00:45

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ