رضا
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
رضا
لباس هایت، کفش هایت... همه را نو کرده اي... اما دلت؟ دیروز که باد، روسریت را...کمی عقب می داد، دستانت مستِ کدام دست بود، که...؟!؟! دیروزِ امروزي که فردایش نوروز بود... ...ماهیِ عیدِ نیامده ات مرد همه گفتند که مرد، فقط شمعدانی خانۀ همسایه فریاد زد که: نه...او نمرد...دق کرد... از تَنگیِ تُنگش... از بی مهري تو... از خودخواهی تو... اما این خبر تازه اي نبود...! سالهاست که ماهی ها براي حول حالناي محالِ تو می میرند ، و تو هنوز هم به فکرِ اَحسن الحالِ خود، دنیاي مرا سیاه می کنی... اما امسال تکرارِ هنوزهایم.... هنوزهایت...محو میشود! امسال همۀ ماهی ها آرزو کردند که تو، به آرزویت برسی... شاید با مرگِ من مجال زندگی یابند... شاید...شاید...
mahdi
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم. میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
رضا
عاقبت خواهم مرد.... نفسم مي گويد وقت رفتن دير است..... زودتر بايد رفت.....رازها را چه كنم؟
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه
1390/11/1 - 17:12صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه
همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه
روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
شاید این همش یه خوابه ، شاید این فقط سرابه
ای خدا برس به دادم ، زندگیم نقش بر آبه
همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه
روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه
صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه
نمیدونی چی کشیدم ، جز تو هیچی رو ندیدم
اگه باورم نداری ، بیا رگ هامو بریدم
منو این غروب غم بار ، پلک خیس و غم تکرار
زجر این خاطره های ، تا نخورده روی دیوار
منو این اتاق خلوت ، منو تنهایی و غربت
منو این هوای ابری ، منوتو اما به ندرت
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه
صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه
نمیدونی چی کشیدم ، جز تو هیچی رو ندیدم
اگه باورم نداری ، بیا رگ هامو بریدم