یافتن پست: #بهانه

روشنا
روشنا
خدایا #من را ببخش #من آدم خوبی نبودم بهانه ام اینه که بر سر راهم یک آدم خوب نبود که #تو لحظه های بحرانی راهنمایی ام کنه و دستهام رو بگیره افسوسم اینه که خودم رو هم سر راه یک آدم #خوب قرار ندادم ... نه دنبالش #رفتم و نه دنبالم اومد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 19:02
+8
روشنا
روشنا
دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی… مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 19:01
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تا با غم عشق تو مرا كار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

بسیار فتاده بود اندر غم عشق

اما نه چنین زار كه این بار افتاد

سودای تو را بهانه ای بس باشد

مدهوش تو را ترانه ای بس باشد

در كشتن ما چه میزنی تیغ جفا

ما را سر تازیانه ای بس باشد

هر روز دلم در غم تو زارتر است

وز من،دل بیرحم تو بیزارتر است

بگذاشتی ام،غم تو نگذاشت مرا

حقا كه غمت از تو وفادار تر است.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:12
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر است دیگر...
گاهی دلش می خواد
بهانه های الکی بگیرد
به هوای آغوش تو
شانه های تو...
که بعد تــو
آرام
خیلی آرام
در گوشش زمزمه کنی:

ببین من عاشقتــــم..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:08
+1
saman
saman

آب حيات عشق را در رگ ما روانه کن


آينه صبوح را ترجمه شبانه کن




اي پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو

جام فلک نماي شو وز دو جهان کرانه کن




اي خردم شکار تو تير زدن شعار تو

شست دلم به دست کن جان مرا نشانه کن




گر عسس خرد تو را منع کند از اين روش

حيله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن




در مثل است کاشقران دور بوند از کرم

ز اشقر مي کرم نگر با همگان فسانه کن




اي که ز لعب اختران مات و پياده گشته اي

اسپ گزين فروز رخ جانب شه دوانه کن




خيز کلاه کژ بنه وز همه دام ها بجه

بر رخ روح بوسه ده زلف نشاط شانه کن




خيز بر آسمان برآ با ملکان شو آشنا

مقعد صدق اندرآ خدمت آن ستانه کن




چونک خيال خوب او خانه گرفت در دلت

چون تو خيال گشته اي در دل و عقل خانه کن




هست دو طشت در يکي آتش و آن دگر ز زر

آتش اختيار کن دست در آن ميانه کن




شو چو کليم هين نظر تا نکني به طشت زر

آتش گير در دهان لب وطن زبانه کن




حمله شير ياسه کن کله خصم خاصه کن

جرعه خون خصم را نام مي مغانه کن




کار تو است ساقيا دفع دوي بيا بيا

ده به کفم يگانه اي تفرقه را يگانه کن




شش جهت است اين وطن قبله در او يکي مجو

بي وطني است قبله گه در عدم آشيانه کن




کهنه گر است اين زمان عمر ابد مجو در آن

مرتع عمر خلد را خارج اين زمانه کن




اي تو چو خوشه جان تو گندم و کاه قالبت

گر نه خري چه که خوري روي به مغز و دانه کن




هست زبان برون در حلقه در چه مي شوي

در بشکن به جان تو سوي روان روانه کن

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 17:39
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
منتظـــر بارانـــم…
در خلوت کوچه هایم
باد می آید
اینجا من هستم ؛
دلم تنگ نیست….
تنها منتظر بارانم
تا قطره هایش بهانه ایی باشند
برای نم ناک بودن لحظه هایم
و اثباتی
بر بی گناهی چشمانم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 22:15
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

کریمی: بهتر است من و دایی مثل مرد تسویه حساب کنیم/ این صحبت‌ها برای عوام فریبی است


ادامه در دیدگاه



 

1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 20:16
+2
saman
saman


رواق منظر چشم من آشیانه توست





کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست







به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل




لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست







دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد




که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست







علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن




که این مفرح یاقوت در خزانه توست







به تن مقصرم از دولت ملازمتت




ولی خلاصه جان خاک آستانه توست







من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی




در خزانه به مهر تو و نشانه توست







تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار




که توسنی چو فلک رام تازیانه توست







چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز




از این حیل که در انبانه بهانه توست







سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد




که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست



دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 17:14
+1
saman
saman
باز باران با ترانه .. می خورد بر بام خانه…
خانه ام کو؟
خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
… فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟ خاطرات خوب و رنگین؟
در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟
کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز، یاد باران
رفته از یاد آرزوها رفته بر باد
باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬
بی بهانه شایدم گم کرده خانه ………….

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 10:57
+5
saman
saman

نیامدن
هزار بهانه می‌خواست
و آمدن
یکی …


[سیدعلی صالحی]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 10:29
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ