یافتن پست: #بچه

saman
saman
در CARLO
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن... اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه... اونوقت...
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم...
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/15 - 15:37]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 15:36
+4
★☠ فـــرزاد ★ستاره های آسمونی☠★
★☠ فـــرزاد ★ستاره های آسمونی☠★
دیروز از سر کار برمیگشتم دیدم یه پسر بچه قدش به زنگ ایفون نمیرسه هی داره خودشو میکشونه بالا ،

منم مثل یه رابین هود رفتم ، گفتم :میخوای برات زنگ بزنم ، اونم سرشو تکون داد و گفت اوهوم.....

منم برای اینکه سریعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم ،

بعدش با لبخند بهش گفتم : خوب دیگه چیکار کنم برات کوچولو ؟؟

گفت هیچی دیگه فرار کن تا صاحبخونه نیومده ...!!!!تو از اون ور برو من از این ور .....!!!{-14-}

بچه نیستن بخدا گرازن {-13-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 02:26
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
دلشکسته ام . . .
همچون مادرى که ، لباسهاى ورزشى بچه اش بوى سیگار میدهد . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 00:24
+11
behzad
behzad
سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن که شبیه باباهاشون شن.نه مث جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون شن
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:32
+12
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فرهنگ ، ذاتی نیست ، فرهنگ یاد دادنیه، آموختنیه ، یعنی از خانواده به بچه و از نسل به نسل بعدی....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 13:32
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه تازه به دنیا اومده رو از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده،
فامیلمون اومده می گه آخی خوابه؟
پَ نَ زدیمش تو شارژ!
دکترا گفتن 8-7 ساعت اول خوب بذارین شارژ شه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمی کنه!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 21:54
+2
sasan pool
sasan pool
بابام خسته و کوفته از سر کار اومده خونه بهش میگم سلام بابا!!

میگه: ببین پسرم:

سلام سلامتی میاره!

سلامتی شادی میاره!

شادی عشق میاره!

عشق همسر!

همسر بچه

بچه دردسر

دردسر بدبختی

بدبختی مریضی

مریضی مرگ

پس سلامو زهر مار

برو بتمرگ پاى فیسبوکت{-48-}{-48-}{-48-}{-48-}{-48-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 20:13
+2
puya
puya
دوست رشتیه به رشتیه میگه: به به به به چه بچه خوشگلی داری. رشتیه میگه: حالا یه کار کردی اینقدر منت نذار
دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 16:27
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
آخرین آنلاین‌ها
آنلاین» 12 نفر
.
.
بچه ها خوشحالم دوباره سایت داره به روزای خوبش بر میگرده
دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 00:22
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
چند وقت پیش یه شب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست
نوک دماغم !
یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : علیک ..
گفتم : چیه؟
گفت: میخوام نیشت بزنم
گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتا بیا
گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .
گفت : خودتم میدونی که تا بیای بزنی جا خالی دادمو مشتت میخوره وسط دماغت !
...
به نظر حرفش منطقی میومد !
گفتم : خیلی پستی
..ی دفه آهی بلند از ته دلش کشید و ساکت شد ...
گفتم چی شد؟؟
گفت : حاضری ؟
گفتم: تا جوابمو ندی نمیذارم بزنی ...
وقتی اصرارمو دید . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بیا
گفتم کجا؟؟؟
گفت: مگه نمیخای جواب سوالتو بدونی ؟پس هیچ نگوو و دنبالم بیا
...ازجام بلند شدم و باهمدیگه راه افتادیم و رفتیم رفتیم و بازهم رفتیم...
گفت: هنوزم اصرار داری بدونی یا همینجا کارو تموم کنم ؟؟
گفتم : اینهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگیرم ... بریم
یهو یه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: این پشتکارته که
منو کشته !
راستش از شما چه پنهون ،یه جورایی ازش خوشم اومده بود .
به این فکر میکردم که اونقدا هم بچه بدی نیس !
تو این(باقیش تو دیدگاه)
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 23:50
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ