یافتن پست: #بچه

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را
از نگاهش می توان خواند
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
دنیا را ببین... بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!!
بچه بودیم دل درد ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم ...هیچ کس نمی فهمه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 11:13
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
فامیل دور: آقای مجری یه چیزی بگم اصن باورتون نشه، من بچه بودم...
آقا مجری: خُب؟
فامیل دور: باورتون شد؟!
آقای مجری: بله باورم شد!
فامیل دور: چی جوری شما باورتون شد آقای مجری؟! من خودم باورم نمیشه!!!!!
:))))))))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 14:39
+9
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردهای قوی ......بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسکا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 11:06
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عکس بچه گیامونه :))

~•    ~•        ~•       ~•    ~•   ~•      ~•    ~•        ~•                                                 ~•     ~•      ~•    ~•        ~•     ~•
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 14:51
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
قصه‌ی کهنه دروغ بود
من و ما بچه‌گی کردیم؛
که به جای قصه خوندن؛ قصه رو زنده‌گی کردیم...
در ِ آرزو رو بستیم
دل‌امون به قصه خوش بود؛
رستم ِ کتاب کهنه ته قصه بچه‌کش بود...
حالا تو قحطی رویا اجاق ترانه سرده؛
کسی رو بخار شیشه دلُ نقاشی نکرده...
سر وُ ته زدن به دیوار
برگ آگهی ترحیم؛
یه نفر نوشته جمعه
رو همه برگای تقویم...
چرخ‌وُفلک می‌خواستیم؛ فلک نصیب‌امون شد!
ساده‌ی ساده بودیم؛ کلک نصیب‌امون شد!
دنبال یه حقیقت؛ تو آینه‌ها می‌گشتیم؛
اما تو قاب گریه؛ ترک نصیب‌امون شد!*
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 14:05
+7
mahdis nfs
mahdis nfs
لطیفه ای که کل جهان اینترنت را برانگیخت!!!

چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای اینترنت زاده شد!!××!!
البته اين يه جوكه ولي از نظر من خيلي به واقعيت رسانه اي امروز شباهت داره؛)

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود .
سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید :<تو یک قهرمانی>
فردا در روزنامه ها می نویسند : یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
اما ان مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم
پس روزنامه های صبح می نویسند: امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم
از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
<من ایرانی هستم >
فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند : یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت !!!!!!!!!!!!
:| :| :| :|{-6-}{-6-}{-6-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 13:39
+10
saqar
saqar
در CARLO
چندتا از درغ هاي مشهورمون

. فقط امضاي رئيس مونده


. اين لباس جنسش ترك اصله


. به چشم خواهري ميبينمش


. همه بچه ها خوشگلن


. از فكر تو تا خود صبح بيدار بودم


. اين آخرين سيگاريه كه ميكشم


. منو تو جوونيام نديدي


. اين بهترين كادوييه كه تو زندگيم گرفتم


. مرسي من نميخورم، رژيم دارم


. از اين همه يه دونه مونده، همش رو فروختم


. عموم فوت كرده بود نتونستم بيام


. مادر نزاييده كسي رو كه چپ نگام كنه


. خونه رو تخليه كنين پسرم ازدواج كرده


. شما فرم رو پر كنين ما باهاتون تماس ميگيريم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 16:27
+5
saman
saman
در CARLO
آهای کسایی که پستهای طنز بچه ها رو میخونید ولی لایک نمیکنید
آره با شما هام....
.

.

.

ای خدا چقدر زیادید!

هیچی ! میخواستم خدمت شما سلام عرض کنم . . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 15:49
+5
sara
sara
مکان خوابگاه
من :نوبت کیه چای بذاره؟
بچه ها :کی چای میخوره تو این گرما؟
و وقتی من با قوری چای میام تو اتاق:
بچه ها :نمیدونی ۴ نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 12:15
+3
saman
saman
در CARLO
قبلنا به یه دانش آموز میگفتی یه برگه بده، همه بچه ها سریع شروع میکردن از توی دفتراشون برگه کندن و دویدن سمتت که اول بشن. اما حالا:
بچه ها لطفا یه برگه بدید. بچه ها: سرشون اونطرف، توی کیف نگاه میکنند، زیر چشمی همدیگرو می پایند و دست دست میکنند!!!
آخر سری هم یکی از بچه های با معرفت تر میگه آقا میخای برم از دفتر براتون بیارم!!!
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/19 - 09:42]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 09:42
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ