یافتن پست: #بچه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


بچه ام خوابش میاد ما رفتیم دیگه
شب بخیر

2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 22:00
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار
از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم
قبل اینکه ننه بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 20:34
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
غضنفر تو تاکسی به راننده میگه:میدان امام حسین رو بلدی
راننده:من خودم بچه امام حسینم
غضنفر اشکش درمیاد میگه: توعلی اصغری ؟چقدر بزرگ شدی
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 20:27
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه؟
یه دختر بچه ۵ ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه!!
به جون خودم
من تا ۱۲ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 19:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







به سلامتی مادری که اندامشو واسه خاطر ما بهم زد!
به سلامتی مادری که پول کیفش را با پوشک بچه عوض کرد!
به سلامتی مادری که همه چیزش را با عشق عوض کرد!
به سلامتی مادرت که عمرشو به پات ریخت!
به سلامتی همه مادرا...!






دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 18:48
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کلاس کوانتوم داشتیم استاد درس و داد گفت فهمیدین بچه ها

ما هم با صدای بلند بععععلههههههههه

گفت شما غلط کردین فهمیدین
20سال کوانتوم میگم خودم نمیفهمم چی میگم
شما از کجا فهمیدین:))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 18:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دمش گرم این کارش درخور تقدیره








چیه بچه دار نمیشدم ! اینا رو به فرزندی گرفتم






دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 21:41
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مورد داشتیم: تو یه عروسی،اکوهاشون یه دفعه خراب شده...اومدن تلویزیونو روشن کردن

و با تبلیغ نامینو و لوسی

و برنج هایلی عروسی رو ادامه دادن!!!!

به همین ساعت طلای داداشم قسم،

بچه یه ساله فقط تبلیغ لوسی گوش میده و میرقصه!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 14:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مشاعره‌ در کلاه قرمزی 91
فامیل دور: چی بگم؟!
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی‌شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی‌شود... خوبه؟!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 22:11
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻦ ،
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻭﺍﻕ ﻭﺍﻕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺻﺪﺍﺷﻮ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﺸﻮ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺳﮕﯽ ﮐﻪ
ﺻﺪﺍﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﺎﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﻔﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﺑﺎ ﺳﮕﺶ !
خلاصه ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ و ﯾﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻩ:
دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 21:55
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ