یافتن پست: #بچه

*elnaz* *
*elnaz* *
دلت را بتكان... غصه هايت كه ريخت تو هم همه را فراموش كن... دلت را بتكان... اشتباه هايت وقتى افتاد روى زمين... بگذار همانجا بمانند... ... ... ... فقط از لابه لاى اشتباه هايت يك تجربه را بيرون بكش... قاب كن و بزن به ديوار دلت...دلت را محكم تر اگر بتكانى...
> تمام كينه هايت هم مى ريزند...
> و تمام آن غم هاى بزرگ...
> و همه حسرت ها و آرزوهايت...
> باز هم محكم تر از قبل بتكان...
> تا اينبار همه آن عشق هاى بچه گربه اى هم بيفتند....
> حالا آرام تر ، آرام تر بتكان...
> تا خاطره هايت نيفتند...
> تلخ يا شيرين چه تفاوتى مى كند...؟
> خاطره خاطره است...
> بايد باشد ، بايد بماند...
> كافى ست...؟
> نه هنوز دلت خاك دارد...
> يك تكان ديگر بس است...
> تكاندى...؟
> حالا دلت را ببين...
> چقدر تميز شد... دلت سبك شد...؟
> حالا اين دل جاى "او" ست...
> دعوتش كن...
> اين دل مال "او" ست...
> همه چيز ريخت از دلت ، همه چيز افتاد..
> و حالا...
> و حالا تو ماندى و يك دل...
> يك دل و يك قاب تجربه...
> يك قاب تجربه و مشتى خاطره...
> مشتى خاطره و يك "او"...
> خانه تكانى دلت مبارك
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 22:57
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

اوضاع خیلی خرابه
احساس میکنم دارن یکی یکی کارتهای آفرین ، صدآفرین بچه گیمو ازم پس میگیرن


دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 21:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!
تو خونه ما تنها جائی که امنیت داری دسشوئیه :)) تو اتاقت که اصلا =))
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:12
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دختر خالم با پسر داییم داشتن با هم خاله بازی میکردن.

یه کاغذی رو آوردن پیش من و گفتن امضا کن.

منم گفتم: این چیه؟

دختر خالم گفت: داریم از هم طلاق میگیریم این هم برگه ی طلاقمونه... تو هم شاهدمونی...

بعد از اون پسر داییم میگه : نه نه صب کن، هنوز معلوم نکردیم که بچه ها ماله کی باشن...

من :o

برگه ی طلاق :)

دختر خالم :)))))

دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 18:21
+4
AmirAli
AmirAli
بچه: بابا من کی آنقدر بزرگ میشم که هر کاری دلم خواست بکنم؟

بابا: پسرم، تا حالا کسی اینقدر بزرگ نشده!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 12:13
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
بچه ها کسی در مورد نرم افزار چیزی میدونه؟
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 21:14
+4
alireza
alireza
@asalamاقایون خانوم ها یه لحظه صبر کنید من تو این چند روزه یکی از بچه های خوبه سایتو که خیلی دختر خوبیه خیلی اذیت کردم امروز من به اشتباهم پی بردم به خودشونم گفتم حالا میخام ازشون بخواهم که منو ببخشندو با من دوس بشن دوباره حالا شما هم بهش بگید منو ببخشه/ 
فدای همتون علیرضا
آخرین ویرایش توسط alireza-3731 در [1392/09/12 - 21:07]
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 20:58
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آشنامون سگش گم شده، واسش یه میلیون مژدگونی گذاشته،
اون وقت من به بابام میگم اگه من بچه بودم گم میشدم چی کار میکردی؟
برگشته میگه :خونمونو عوض میکردم که دیگه پیدا نشی.
من::- (((((
بابام<img src=(" title=":((" />
سگه!!!!!! =))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 20:57
+4
AmirAli
AmirAli
بچه گربه به مامانش میگه : مامان بابای من کیه ؟
مامانه میگه : نمی دونم من سرم تو سطل آشغال بود.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 20:01
+4
AmirAli
AmirAli
بــابــام اس فــرسـتاده: هــلـو، ســاعت ۷ دم در حــاضر بــاش مــیـام دنـبالـت!!!
 
مــنــم فــکـر کـردم ازش سوتی گــرفـتم جــو گـرفـت جواب دادم:
 
بــاشـه شــفـتـالـوی مـن ,مـانـتـو خـوشـگـلمـو میـپـوشـم مـیـام عـجـیـجـم!!!
 
بــعد بـابـام جـواب داد:
 
اسـکـلِ بیــشــعـور, هـلـو یـعـنی سـلام ,آخـه تـو کـی میخوای آدم شی ؟؟؟

۲۰ سالت شد آدم نشدی,مــن چـه گـنـاهـی کـردم کـه تو پــسـرمـی؟؟؟
 
من  :|
 
بابام ~X(
 
پرورشگاه B-)
 
سازمان حمایت از بچه های بی سرپرست :
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 19:47
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ