یافتن پست: #بچه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حبیب آقا، نه کافه رفته است، نه کتاب خوانده است و نه سیگار برگ برلب گذاشته و کلاه کج بر سر...

نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است و نه ولنتاین میداند چیست...

اما صدیقه خانم که مریض شد، شبها کار میکرد و صبحها به کار خانه میرسید...

در چشمانش خستگی فریاد میزد، خواب یک آرزو بود...

اما جلوی بچه ها و صدیقه خانوم ذره ای ضعف بروز نمیداد. حبیب آقا عشق را معنا میکرد، نمایش نمیداد...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 16:44
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بچه که بودم وقتی برگه امتحانیمو میدادن در دو حالت کتک میخوردم:

وقتی بیست نمیگرفتم :که چرا بیست نگرفتم.. وقتی بیست میگرفتم که

میگفت تو که میتونی بیست بگیری چرا اون بار بیست نگرفتی.. یعنی در

هر دو صورت جرات نمیکردم برگمو به مامانم نشون بدم :|




دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 16:09
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یکی از بچه های فامیل که 7 سالشه اومده به مامانش میگه از بازیهای

مسخره تبلت خسته شدم یه چیز پیشرفته تر میخوام!

من همسن این بودم با بچه محلا تف بازی میکردم کلی هم خر کیف

میشدم :|




دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 16:05
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت

که اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت

و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی!!

حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن:

آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم

بچه بیتربیت :|


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:58
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خانومه با ۵۸ سال سن تو فیسبوک پست گذاشته :بعد از ترکم مرا به

کدامین تن میسپاری؟ پسربچه ۱۶ ساله واسش کامنت داده :"به ۵ تن"

خخخخخخخخخخخخ :)))))))))))))))))))))9

دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:56
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آی بدم میاد دارم با کسی تلفنی حرف می زنم گوشی رو میده به یه

بچه یه ساله !

میگه بیا با خاله/عمو حرف بزن !

آخه من دقیقا چه صحبتی باید بکنم با اون بچه شاشوک شما :|




دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:54
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﻦ 4 ﺷﻨﺒﻪ ﺣﻨﺎﺑﻨﺪﻭﻧﻤﻪ
5 ﺷﻨﺒﻪ ﻫﻢ ﻋﺮﻭﺳﯿﻤﻪ
ﻫﻤﺘﻮﻥ ﺩﻋﻮﺗﯿﻦ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺑﯿﺎﯾﻦ ﺑﺘﺮﮐﻮﻧﯿد
ﺍﺩﺭﺱ ﻗﯿﻄﺮﯾﻪ ﭼﻬﺎﺭﺭﺍﻩ ﻋﺒﺪﯼ ﻧﺒﺶ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺳﻠﻄﻨﺘﯽ ﭘﻼﮎ 25
ﺑﺎﻍ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺖ 6 ﺗﺎ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺷب...
فقط سره راهتون که میاین یه نامزدم واسم بیارید :|
زشته مراسم بدون دامادباشه :| مرسی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:19
+3
nanaz
nanaz
من و مخاطب خاصم ناراحت بودیم با هم حرف نمی زدیم فقط پست می ذاشتیم و لایک می کردیم. یهو تو اون موقعیت به بچه ای که قراره مامانش باشم حسودیم شد که چه مامان بابای باحالی داره!
من :/
مخاطب خاص: l
دراکولای آیندهB-)
مخاطب خاص در حال خوندن این پست۰_
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:14
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد تنها کسی هست که 5سال تمام همان کفش را میپوشد ولی به جاش به زنش در طول ماه 3جفت کفش میخرد.حالا بچه رو نمیگیم.مرد تنها کسی هست که وقتی میره مهمونی همون کت شلوار 5سال پیشش رو میپوشه ولی به زن پول میده که بره لباس مجلسی بخره.مرد کسی هست که گشنه میتونه بمونه ولی نمیزاره زنش گشنه بمونه.مرد واسه تولد خانومش میره زیر قسط ولی شب تولد برا زنش النگو میخره.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 15:53
+2
AmiR
AmiR
بچه ها جاتون خالی من هفته پیش رفته بودم مشهد
کلی خودمو پیشش خالی کردم
{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 23:58
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ