یافتن پست: #تلخ

alifabregas
alifabregas
آهای کافه چی ! از ما که گذشت ... . اما اگر بازهم کسی تنها به اینجا آمد از او نپرس : چه میل داری؟ تلخ ترین قهوه دنیا را برایش بریز ! آدم های تنها ؛ مزاجشان به تلخی عادت دارد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 13:16
+3
alifabregas
alifabregas
به آخر تلخــــی نزدیکیــــم مگر دســــت های خدا شیرینمــــان کند!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 19:49
+4
saman
saman
در CARLO
 شماها یادتون نمیاد وقتی ما طفل بودیم،

 یکی از سرگرمی هامون این بود که تو حموم در چاه فاضلاب رو میذاشتیم

 تا آب جمع بشه مثل استلخ بشه بعد دست و پا میزدیم شاد میشدیم !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 17:09
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده است.
دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است.
غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است.

تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است.
تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است.
تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران
تو را این خشکسالی های پی در پی
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران
تو را تزویر غمخواران ز پا افکند
تو را هنگامه شوم شغالان
بانگ بی تعطیل زاغان
در ستوه آورد.
تو با پیشانی پاک نجیب خویش
که از آن سوی گندمزار
طلوع با شکوهش خوشتر از صد تاج خورشید است
تو با آن گونه های سوخته از آفتاب دشت
تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت
که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است
تو با چشمان غمباری
که روزی چشمه جوشان شادی بود
و اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست
خواهی رفت.
و اشک من ترا بدروردخواهد گفت
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 15:35
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

چه فرقی می کند در سیرک یا در خانه ؟ !
خنده ات که تلخ باشد ، دلت که خون باشد ، تو هم دلقکی ...


دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 14:41
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

سلامتی کسی که “تصور” نبودنش ، تلخ ترین “واقعیت” زندگی آدمه ...


دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 14:29
+4
sara
sara
"هست" را اگر قدر ندانی

میشود "بود"

و چه تلخ است اگر "هست"

کسی بشود "بود"
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 09:54
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
قسم به اون پسری که عشقش جلوی چشمش اُتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود زنگ زد گفت ببخشید عشقم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود...

قسم به اون دختری که با وعده ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیق فابریکش دید ...

قسم به اون پسری که با عشقش تو فیس بوک ریلیشن زد اما فرداش همون برادرای فیسبوکیش رفتن تو خط طرف ....

قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه ...
و

قسم به اون جفتی که اولین شب بعد ازطلاق رو دارن تنهایی با چشم خیس تو اتاق تاریک و خالی از هم سحر میکنند ...
اینجا زمین است ،

مطمئن باش که یک روز دوباره همدیگر رو مبینیم ...!!
4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 00:27
+10
alifabregas
alifabregas
حکایت رفاقت من و تو ، حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ نوشیدم که با هر جرعه بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه ؟ و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم حتی تلخ تلخ تلخ !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 18:01
+4
مهسا
مهسا

قندان خانه را پر کردم از


تو که میدانی …


من چای تلخ


هوس دیگر کرده ام …


کمی بمان


دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 03:19
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ