یافتن پست: #تلخ

مهسا
مهسا
نه قهوه ی تلخ

و نه پیکهای مکرر

یک جرعه صدایت

کافی ست ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 15:49
+4
sasan pool
sasan pool
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 15:54
+4
?
?
تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو ، تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 00:49
+4
امیرحسین
امیرحسین
زندگی تلخ ترین خواب من است...
خسته ام خسته از این خواب بلند..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 23:12
+7
امید
امید
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را میدهم
یکی از گریه های شیرین کودکیم را بده
دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 12:28
+2
پاراگلایدر
پاراگلایدر
من از هیچ بودن ها،
از عشق نداشتن ها،
از بی کسی و خلوت انسان ها،
از حرف جدایی ها،
مرگ آشنایی ها،
من از میلاد تلخ بی وفایی ها،
می ترسم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 03:21
+2
parnian
parnian
دقت کردین وقتی حتی نیم کیلو بادومم بخواین بخورین، دقیقا اون آخریش تلخه که کلا زهرمارت بشه؟{-4-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 23:25
+5
alireza
alireza
زندگی با همه تلخیاش یه درس خوب بهم داد

اونم اینه که رفیق اونی نیست که باهاش خوشی

رفیق اونیه که بی اون داغونـــــــــــــــــــــی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 19:35
+5
sepideh
sepideh
تلخ ترین خاطرات زندگی ام را کسی برایم بجا گذاشت که ... بهترین آرزوها را برایش داشتم .....!‬
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 12:38
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
زمستاني سرد كلاغ غذا نداشت تا جوجه هايش را سير كند گوشت بدن خودش را ميكند و ميداد به جوجه هايش ميخوردند زمستان تمام شد و كلاغ مرد!اما بچه هايش نجات پيدا كردند و گفتند :اخي خوب شد مرد،راحت شديم از اين غذاي تكراري!اين است واقعيت تلخ روزگار ما....
دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 23:59
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ