یافتن پست: #تنهاتر

maryam
maryam
گفتم: خدایا! از همه چیز دلم گرفته!
گفت:حتی از من؟
گفتم:خدایا! دلم را ربودند!
گفت:پیش از من؟
گفتم: خدایا! چه قدر دوری!
گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا! تنهاترینم!
گفت: با وجود من؟
گفتم: خدایا! دوستت دارم!
گفت: بیش از من؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 21:51
+5
saeed
saeed
دلتنگم...نه برای کسی... از بی کسی ...!!! خسته ام... نه از تکاپو... از در به دری...!!! نه دوستی ... نه یادی ... نه خاطره ی شیرینی...!!! تنهایم... تنهاتر از آن سنگ کنار جاده...!!! ... ... اما مشتاقم!!! مشتاق دیدار آن کس که صادقانه یادم کند...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 21:20
+1
ebrahim
ebrahim
گفتم:خدايا از همه دلگيرم گفت:حتي من؟
گفتم:خدايا دلم را ربودند! گفت:پيش از من؟
گفتم:خدايا چقدر دوري؟ گفت:تو يا من؟
گفتم:خدايا تنهاترينم! گفت:پس من؟
گفتم:خدايا کمک خواستم. گفت:از غير من؟
گفتم:خدايا دوستت دارم. گفت:بيش از من؟
گفتم:خدايا انقدر نگو من! گفت:من توام، تو من..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 15:22
+5
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است

داشتن ِ بعضی ها تنهاترت می کند . . .{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 00:22
+6
mehdy
mehdy
خدایا آن که در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت
به قربت تنهاییت در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش نذار
دیدگاه  •   •   •  1390/11/25 - 18:40
+4
mehdy
mehdy
INO AZ OSTAD SOHRABE SEPEHRI YADAM OOMAD:
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/25 - 17:08
+5
mehdy
mehdy
آموخته ام اگر کسی یادم نکرد یادش کنم
شاید او تنهاتر از من باشد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/25 - 13:16
+3
مهسا
مهسا
در اين شهر صداي پاي مردمي است، که همچنان که تو را مي بوسند طناب دارت را مي بافند ، مردمي که صادقانه دروغ مي گويند، و خالصانه به تو خيانت مي کنند، در اين شهر هر چه تنهاتر با شي پيروزتري...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 19:34
+1
zahra
zahra
وقتی دل ارزش خودش را از دست بدهد و چشمهایت دیگر اشکی برای ریختن نداشته باشد،
وقتی دیگر قدرت فریاد زدن را هم نداشته باشی،
وقتی دیگر هر چه دل تنگت خواسته باشد گفته باشی،
وقتی دیگر دفتر و قلم هم تنهایت گذاشته باشند،
وقتی از درون تمام وجودت یخ بزند،
وقتی چشم از دنیا ببندی و آرزوی مرگ بکنی،
وقتی احساس کنی تنهاترین هستی،
چشمهایت را ببند و از ته دل بخند که با هر لبخند روحی خاموش جان میگیرد و درخت پیر جوا
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 16:00
+5
صفحات: 3 4 5 6 7 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ